در بررسی فیلم «دوازده مرد خشمگین» به این موضوع میپردازیم که آیا لومت مفهوم قضاوت را در مدیوم سینما به تصویر میکشد و یا در مورد شرایط و عواملی که انسانها در آن مجبور به قضاوت میشوند، حرف میزند؟
دهکده اندیشهها
تعامل اندیشهها، راهی مطمئن برای تغییر
صدرا درگاهی
@SadraD34
«جنگ و صلح» هم به جنگ میپردازد هم به صلح. فصلهایی که در زمان صلح و یا خارج از محدوده جنگ روایت میشود بینظیرند. تولستوی قصهگوی خیلی خوبی است. شخصیتها، زمان و محیط داستانش را بهدرستی میسازد.
فیلم «روزهای خوب» در دفاع از شرافت انسانی ساخته شده. فرم انسانی اثر بهقدری باعث ایجاد حس خوب میشود که نمونهاش را تنها در آثار کلاسیک میتوان پیدا کرد.
جنایت و مکافات بیشتر از آنکه یک اثر ادبی باشد، معجزه است. ترکیب هنر که در سیطره ناخودآگاهی انسان است با فلسفه که کاملاً در حیطه عقل و خودآگاه است، کار عجیبی است که فقط از عهده داستایفسکی برمیآید.
آرنوفسکی در فیلم «مادر» به قدری دچار محتوازدگی و نمادبازی میشود که نه تنها تکنیکهای سینمایی را فراموش میکند بلکه از تمامی حد و مرزهای انسانی برای خلق اثرش میگذرد.
در باشگاه «مشت زنی» حرفهای مهمی زده میشود که در رهایی انسان دنیای مدرن به سمت آزادی نقش اساسی دارد. اما آیا این حرفها سینمایی میشود و تاثیرگذار است؟ در نقد فیلم به این موضوع میپردازیم.
کامو در «طاعون» جهان سیاهی را خلق میکند که برای درک آن یک شرط اساسی نیاز است؛ انسانیت. انسانیتی که با کاراکترهای داستان و شخصیتپردازی مناسب آنها برای مخاطب باورپذیر میشود.
مایلز مورالس برخلاف سایر ابرقهرمانهای دنیای مارول، شخصیتی کنشگر است و وجه انسانی او با پرداخت درست کارگردان برجسته شده و شاید تبدیل به بهترین عنکبوت سینما میشود.