VM

دهکده اندیشه‌ها
تعامل اندیشه‌ها، راهی مطمئن برای تغییر

SadraD34

@SadraD34

comment
bookmark
more-options
comment
bookmark
more-options

نقد و بررسی رمان «طاعون»؛ اثر آلبر کامو

کامو در «طاعون» جهان سیاهی را خلق می‌کند که برای درک آن یک شرط اساسی نیاز است؛ انسانیت. انسانیتی که با کاراکترهای داستان و شخصیت‌پردازی مناسب آن‌ها برای مخاطب باورپذیر می‌شود.

رمان «طاعون» اثر آلبر کامو

 

«طاعون» (عنوان اصلی: La Peste) دومین رمان آلبر کامو؛ نویسنده، فیلسوف و روزنامه­‌نگار فرانسوی است که پس از رمان «بیگانه» در سال ۱۹۴۷ به چاپ رسیده است. خیلی‌­ها این رمان را جز آثار اگزیستانسیالیسم (وجودگرایی) درنظر می‌­گیرند که نویسنده آن را رد کرده و امروز این اثر جز آثار ابسوردیسم (پوچ‌­انگاری) محسوب می­‌شود.

کتاب در مورد شهری طاعون‌زده به نام «اران» در کشور الجزایر است. در ابتدای داستان با هجوم موش‌­های مریض به شهر طرف هستیم که زندگی را برای ساکنین مختل می‌­کند. مسئولین در ابتدای کار این شرایط را جدی نمی‌­گیرند ولی وقتی نشانه­‌های بیماری (پدید آمدن تاول و خیارک بر روی بدن) در همشهریان مشاهده می‌­شود و آمار مرگ‌ومیر سیر صعودی به خود می‌­گیرد، شهر قرنطینه شده و داستان‌­های کتاب «طاعون» شکل می‌­گیرد.

 

شخصیت­‌پردازی و خلق انسانیت؛ نقطه قوت اصلی رمان «طاعون»

کامو در «طاعون» هم مانند رمان اول خود «بیگانه» با شخصیت­‌پردازی درست کاراکترها، هنر خود را نمایان می‌­کند. او نمی‌­خواهد فلسفه‌­بافی کند و پوچ­‌انگاری را برای مخاطب فرموله کند، زیرا این کار را قبلاً در آثار غیرداستانی خود از جمله «افسانه سیزیف» انجام داده بود. کامو دنیای هنر و ادبیات را به‌­خوبی می­‌شناسد و می‌­داند خواننده‌­ای که رمان را انتخاب می‌­کند، انتظار شنیدن داستان را دارد نه یک نوشته فلسفی. بنابراین در «طاعون» ابتدا شخصیت خلق می‌­کند و به آن می‌­پردازد و سپس از پس داستانی که از همین شخصیت­‌ها شکل می­‌گیرد، حرف­‌های مهم و بعضاً فلسفی خود را بیان می­‌کند. در این کتاب «دکتر ریو» را داریم که راوی داستان است و کامو از طریق این شخصیت انسانیت را معنا می‌­کند. «ژان تارو» شخصی است که به پوچی می‌­رسد ولی با هدفی که برای خود خلق می‌­کند، جان بسیاری از انسان‌­ها را نجات می‌­دهد. «ژوزف گران» فردی است که تا لحظه آخر برای هدف خود می‌­جنگد و چون به آن ایمان (نه فقط اعتقاد) دارد، دست از تلاش برنمی‌­دارد. «ریموند رامبر» مسافر روزنامه‌­نگاری است که به­‌دلیل قرنطینه شهر از معشوقه خود دور مانده و در تلاش برای رسیدن به آن است ولی در اواسط داستان به درستی متحول می‌­شود و نجات جان انسان­‌ها را اولویت کار خود قرار می‌­دهد. «کوتار» شخصی است که یک­‌بار خودکشی نافرجام داشته ولی از شرایط طاعون استفاده می‌­کند و با تجارتی که راه می‌­اندازد، شرایط زندگی خود را بهبود می‌­بخشد. «کاستل» دکتری است که واکسنی برای طاعون می­‌سازد و علی­‌رغم بالا بودن تعداد بیماران و شرایط قرنطینه شهر که امکان ارسال دارو به حد مورد نیاز را غیرممکن می­‌ساخت، جان بسیاری را نجات می­‌دهد. «پدر پانلو» کشیشی است که بیماری طاعون را نتیجه گناه همشهریان خود می‌­داند ولی با دیدن مرگ یک کودک ایمان خود را از دست می‌­دهد و سرانجام «اتون» بازپرس شهر که هیچ مزیتی برای خانواده خود نسبت به سایر مردم در شرایط طاعون قائل نیست. تمامی این شخصیت‌­ها همان­‌طور که توضیح داده شد خصوصیات، دیدگاه و دنیای خود را دارند ولی همگی در یک ویژگی مشترک هستند؛ انسانیت. در دنیای سیاهی که کامو خلق می‌­کند، انسانیت موج می­‌زند. او حقیقت جهان را به‌­درستی درک کرده و در قسمتی از کتاب می‌­گوید: «اگر این جهانی است که در آن کودکان می‌میرند من این جهان را نمی‌خواهم» و راه نجات بشریت را تنها در انسانیت می‌­بیند و در جای دیگری از کتاب می‌­گوید: «یگانه راه مبارزه با طاعون شرافت است». کامو صفحه سیاهی خلق می‌­کند و ناگهان در آن نقطه سفیدی می‌­گذارد تا بیننده آن را بهتر ببیند و حس کند و آن نقطه سفید چیزی نیست جز انسانیت. 

 

مواجهه انسان با حقیقت؛ درست یا غلط؟

در شروع همه‌­گیری طاعون که شهر را وحشت و ناامیدی برداشته، کشیش پانلو در کلیسایی مملو از مردم غمگین و بهت‌­زده سخنرانی‌­ای می‌­کند با این مضمون که این بیماری نتیجه گناهان شماست و خشک و تر را با هم می‌­سوزاند. پانلو انسان شریفی است، قصد ترساندن مردم را ندارد و به حرفی که می­‌زند کاملاً ایمان دارد ولی در دنیای تک بعدی او الهیات به‌­قدری قوی است که جای هیچ اندیشه دیگری را باقی نمی‌­گذارد. پانلو شریف است زیرا به‌جای سواستفاده‌­های مذهبی از مردمی که در شرایط مناسب آن قرار دارند، خود را وقف بیماران می‌­کند. مدتی بعد که طاعون به اوج خود می‌­رسد و تعداد زیادی انسان به‌­طور روزانه نابود می‌­شوند، کودکی طاعون‌­زده که امیدی به بهبودش نیست، در بیمارستان به‌­طرز فاجعه‌­آمیزی جان می­‌دهد و کشیش در تمام لحظات زجر و جان کندن کودک در بالای سرش شاهد این صحنه‌­های دردآور است. بعد از مرگ کودک، دکتر ریو به‌­قدری عصبی است که با دیدن کشیش پانلو به او می‌­گوید: «دست کم این کودک دیگر بی­‌گناه بود» و با بیان این جمله به‌­طور ناخواسته ایمان او را نشانه می‌­گیرد. سخنرانی بعدی کشیش پانلو در کلیسا با سخنرانی اولش کاملاً متفاوت است. به‌­طوری که مابقی کشیش‌­ها با تعجب فراوان ایمان پانلو را زیر سوال می‌برند. کشیش پانلو ایمان خود را از دست داده بود ولی این پایان ماجرا نبود. چند روز بعد پانلو دچار تب شدید می­‌شود ولی چون علامت اصلی طاعون یعنی غده­‌های عفونی روی بدنش دیده نمی‌­شود، او را دیر به بیمارستان می‌­برند و درنهایت می‌­میرد. روی برگه گواهی فوت می­‌نویسند؛ علت مرگ مشکوک. هنر کامو در همین سه کلمه معنا پیدا می‌­کند؛ علت مرگ مشکوک. زیرا پانلو از طاعون نمرد. او وقتی مرد که حقیقت را خارج از دنیای تک بعدی خود دید. وقتی که دیگر ایمانی برایش باقی نماند و چیزی در زندگی نداشت. کامو با بیان این داستان می‌­گوید که همه انسان‌­ها قدرت درک حقیقت را ندارند و نباید به زور آدم‌­ها را با حقیقت آشنا کرد. در دنیای بی‌­ماهیت کامو هرکس می‌تواند با یک هدفی سر خودش را گرم کرده تا زندگی کند. ایمان هدف اصلی بسیاری از آدم‌­هاست. سعی نکنید ایمان آدم‌­ها را بگیرید چون ممکن است مثل کشیش پانلو زندگی‌شان نابود شود.

تارو (شخصیت دیگر داستان) در بچگی عاشق پدرش بوده که شغل دادستانی داشت. او به‌­قدری پدر را دوست دارد که کارهای بی‌­دلیل و بی‌­هدف او مثل چک کردن ساعت حرکت قطارها بدون اینکه بخواهد بلیط بخرد و به مسافرت برود، در نظر او مهم جلوه می‌­کرد. وقتی در سن نوجوانی تارو در دادگاه پدر حاضر شده و متوجه می‌­شود که پدرش در تلاش برای اعدام یک انسان است، ایمانش به پدر را از دست می‌­دهد ولی برعکس پانلو زندگی برای تارو تمام نمی‌­شود. تارو برای خود هدفی پیدا می‌­کند که خدمت به انسان­هاست. و دقیقا زمانی می‌­میرد که طاعون تمام شده یعنی وقتی که به هدفش رسیده است. اگر مرگ برای پانلو نشانه نابودی بود، برای تارو کاملا نشانه رستگاری است. ایمانی که تارو به پدر خود داشت از جنس ایمان کشیش پانلو بود، با این تفاوت که دنیای تارو تک بعدی نبود و با از دست دادن یک بعد آن، دنیایش به‌­طور کامل فرو نریخت. تارو ظرفیت درک حقیقت را داشت. شاید به همین دلیل باشد که خیلی­‌ها در رمان «طاعون» به کامو اندیشه اگزیستانسیالیستی نسبت می­‌دهند. اندیشه‌­ای که ماهیتی برای انسان قائل نیست ولی وجود انسان را منکر نمی‌­شود. انسانی که می‌­تواند برای خود هدفی خلق کند و برای رسیدن به آن تلاش کند.

 

حد نگه داشتن کامو در جهان سیاهی که خلق می­‌کند

در شروع فصلی از کتاب که طاعون به اوج خود رسیده است و تعداد جنازه­‌ها به‌­قدری زیاد است که آن‌­ها را در گورهای دسته‌­جمعی و روی یکدیگر دفن می­‌کنند و به خانواده‌­ها اجازه حضور در مراسم خاک­سپاری عزیزانشان را نمی‌­دهند، کامو از زبان راوی برای بیان چنین لحظات دردناک و متأثر کننده‌­ای عذرخواهی می‌­کند. او در قسمتی از کتاب «افسانه سیزیف» بیان می‌­کند: «یک انسان بیشتر با چیزهایی که نمی‌­گوید انسان است تا چیزهایی که می‌گوید». کامو حد نگه می‌­دارد چون انسان است. او اهل شعار نیست و به تمامی دیدگاه‌­ها و جهان‌­بینی‌­ای که در آثار غیرداستانی و فلسفی خود بیان می‌­کند ایمان دارد و آن‌­ها را در رمان‌­های خود به نمایش می‌­گذارد. جهان ادبیات و به‌­طور کلی هنر را به خوبی می‌­شناسد و می‌­داند که در این مدیوم مخاطب با حس سر و کار دارد، حس‌­های عمیق و زیبای انسانی و به همین دلیل است که لحظات غیرانسانی خلق نمی‌­کند و جایی که فکر می‌­کند ممکن است مخاطب احساس بدی را تجربه کند، از او عذرخواهی می‌­کند.

برای خلق انسانیت در دنیای ادبیات و تجاوز نکردن از حد و حدود انسانی یک شرط اساسی نیاز است؛ این‌که انسان باشی و چقدر آلبر کامو انسان است. او در جواب سیاست‌­مدارای که با طعنه از او می‌­پرسد مگر شما هنرمندان برای مردم چه کردید، می‌­گوید: «ما لااقل رنج مردم را زیاد نکردیم». 

رمان «طاعون» به خواننده تلنگری می‌­زند برای تعیین (نه یافتن) هدف زندگی. هدفی که خود شخص مشخص می­‌کند و نیازی به گشتن و یافتن آن نیست. هدفی که رسیدن به آن دل‌­پذیر است زیرا با دیدگاه و زندگی فرد در ارتباط بوده و هیچ‌­گونه اجباری بر او دیکته نشده است. شرط لازم برای درست زیستن، داشتن هدف است. هدف دنیای «طاعون» در عین سادگی بسیار بزرگ است؛ رسیدن به انسانیت بدون چشم‌­داشت به هرگونه پاداشی. مخاطب این کتاب می­‌آموزد ماهیت نیکی کردن به خودی خود زیباست و پاداش آن لذتی است که از عمل خود می‌­برد.

comment
bookmark
|

نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.

belard
مهسا بلارد

1 سال پیش

comment more-options

نقد تاثیر گذاری بود.

Meysamkhalili
میثم

1 سال پیش

comment more-options

نقد و بررسی بسیار خوبی بود