نقد فیلم اسپایدرمن؛ در میان دنیای عنکبوتی (Spider-Man: Across the spider-verse)
مایلز مورالس برخلاف سایر ابرقهرمانهای دنیای مارول، شخصیتی کنشگر است و وجه انسانی او با پرداخت درست کارگردان برجسته شده و شاید تبدیل به بهترین عنکبوت سینما میشود.
فیلم اسپایدرمن «در میان دنیای عنکبوتی» محصول سال ۲۰۲۳ که توسط شرکت کلمبیا پیکچرز (Colombia Pictures) و سونی پیکچرز انیمیشن (Sony Pictures Animation) با مشارکت مارول اینترتینمنت (Marvel Entertainment) در ژانر اکشن – علمی تخیلی ساخته شده، قسمت دوم و ادامه انیمیشن اسپایدرمن: به درون دنیای عنکبوتی (Spider-Man: Into the spider-verse) است که در سال ۲۰۱۸ اکران شده بود. این فیلم با بودجه ۱۰۰ میلیون دلاری در حالی که در فاصله زمانی نزدیک با دو فیلم اوپنهایمر (Oppenheimer) و باربی (Barbie) اکران شد، توانست نظر مثبت مخاطبان و منتقدین رو به خودش جلب کند.
جدا از بحث نمره بالای منتقدین و آرای مردمی، شاید این اثر را باید بهترین مرد عنکبوتی تاریخ دانست. پیشرفت تکنیک در ساخت انیمیشن و هنر کارگردان در بیان احساسات کاراکترها کاملا مشهوده. به شخصه خودم فقط دو انیمیشن کوکو (Coco) و داستان اسباب بازی (Toy Story) را بهخاطر دارم که کارگردان اثر توانسته بود از تکنیک به احساس برسد و بیننده را تحت تاثیر قرار بده. ولی اگر فقط بحث تکنیک خوب مطرح بود شاید این انیمیشن هم مثل سایر انیمیشنهای نسبتا خوبی که در این سالها ساخته شده برای مدتی گیشه را تحت تأثیر قرار میداد و به مرور فراموش میشد. اما «در میان دنیای عنکبوتی» چیزی فراتر از اینهاست.
فیلمنامه قوی خلاف اکثر آثار مارول
اکثر فیلمهای مارول به شدت از مشکل فیلمنامه رنج میبرند و با خلق داستان جذاب سعی در سرپوش گذاشتن روی این نقطه ضعف دارند. «در میان دنیای عنکبوتی» داستان جذابی دارد اما این جذابیت از پس فیلمنامه به شدت قوی آن برآمده که باعث میشود داستان، مخصوصا در نیمه دوم فیلم به فرم خود برسد و اثر از احساسی که در پی تکنیک شکل گرفته بود، فراتر رود و به واسطه فرم در بیننده حس ایجاد کند و او را تا لحظه آخر پای اثر میخکوب کند.
عدم شعارزدگی؛ نقطه قوت اصلی فیلم
آیا فقط فیلمنامه قوی توانسته فیلم را به فرم خود برساند؟ نکته مثبت دیگر این فیلم عدم شعارزدگی است. جملات قصاری که از دهان کاراکترها درمیآید، تماماً به نمایش درآمده و به آن پرداخته میشود و در حد شعار باقی نمیماند. این موضوع در شخصیتپردازی و باورپذیر کردن کاراکترها نقش مهمی را ایفا میکند. اما این عدم شعارزدگی تنها به دیالوگها ختم نمیشود. در حالی که امروزه اکثر آثار هالیوود با شعارهای در ظاهر ضد نژادپرستی و نشان دادن زجر رنگینپوستان در گذشته و ارجاع آن به زمان حال و با قرار دادن بازیگران رنگینپوست در نقش کاراکترهای سفیدپوست سعی در ایجاد نفاق و تفرقه و استفادههای سیاسی از آن دارد، در این فیلم با کاراکتر رنگینپوستی طرفیم که نه تنها احساس ترحم در بیننده برنمیانگیزد بلکه هر جا ظلمی به او تحمیل میشود، به دور از انفعال برای عقیدهاش میجنگد. وجود مرد عنکبوتی دیگری از سرزمین هند که کارگردان با نوع پوشش و آرایش موی کاراکتر، شخصیت آن را در مدت کوتاهی برای بیننده شکل میدهد، نمونه دیگری بر این مدعاست.
شخصیتهای کنشگر، روابط زیبای انسانی و بدمنی در سایه
در دنیای مارول اکثراً با انسانهای منفعلی طرف هستیم که هیچ قدرت و اتحادی در مبارزه با بدمن فیلم ندارند و هر جا اتحادی هم شکل بگیرد، توسط همین بدمن به تحقیرآمیزترین شکل از بین میرود. و این انسانها اگر در فیلم نقشی هم داشته باشند، به قدری از لحاظ هوش و شخصیتی پایین هستند که چهره کمدی به خودشان میگیرند. برای نجات بشریت در دنیای مارول، به ابرانسانها نیازمندیم که نیرویی فراتر از قدرت یک انسان دارند و اینگونه فیلمها چقدر باب میل نظام سرمایهداری است! این موضوع در فیلم «در میان دنیای عنکبوتی» کمتر به چشم میآید. بدمن فیلم نقش کمرنگی دارد و رابطهاش با انسانها به تحقیر ختم نمیشود و همین امر باعث شده کارگردان فرصت پیدا کند که با روابط انسانی که میان کاراکترها شکل میدهد، به جای احساس انزجار از صحنههای اکشن که غالباً به خونریزی و کشت و کشتار ختم شده، حس خوب در بیننده ایجاد کند.
جهانهای موازی؛ آیا برای بیننده باورپذیر میشود؟
ساختار اصلی هر دو قسمت انیمیشن اسپایدرمن بر پایه جهانهای موازی شکل گرفته است. آیا برای درک این جهانها نیاز به دانش فیزیک داریم یا اثر بهطور مستقل آن را برای ما میسازد؟ نیچه میگوید: «اگر هنر نبود واقعیت ما را خفه میکرد.» اگر این جمله نیچه را مبنایی بر تعریف هنر بدانیم، دلیلی ندارد که هنر (سینما، هنر هفتم) لزوماً درکی از واقعیات علمی به ما بدهد و در عوض با ایجاد فرم درست، در مخاطب ایجاد حس میکند. «در میان دنیای عنکبوتی» نمونه بارز این نکته است. کارگردان سعی نمیکند با پیچیدگی داستان و بیان قواعد فیزیک، علم خودش را به رخ بکشد و ذهن بیننده را درگیر کند. در عوض از پس فرمی که ساخته میشود که بالاتر به آن اشاره شد، مخاطب تمامی این دنیاهای موازی را حس کرده و با اثر همسو میشود.
به غیر از یکی دو اثر نصفه و نیمه هیچ وقت طرفدار آثار مارول نبودم ولی مایلز مورالس (کاراکتر اصلی این فیلم) بهترین مرد عنکبوتی سینما و «در میان دنیای عنکبوتی» بهترین مارول تاریخ است.
نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.