مستند تکاندهنده هندی؛ خرافه یا حلول روح؟!
«خانه اسرار: مرگهای بوراری» روایتی واقعی از فاجعهای است که هند را به رعشه انداخت و افکار عمومی جهان را در بهت فرو برد.
«خانه اسرار: مرگهای بوراری» روایتی واقعی از فاجعهای است که هند را به رعشه انداخت و افکار عمومی جهان را در بهت فرو برد.
نه، گول نخورید! اگر با شنیدن این عنوان محصول نتفلیکس، در انتظار اسلشر موویهای مرسوم هالیوودی هستید که در آنها فجیعترین قطع عضو یا شکنجهها به نمایش کشیده میشوند و نیز وحشتزاییهایی مدام، پیدرپی هم میآیند، سخت در اشتباهید. این مینیسریال مستند، در عین محتوای رعبآور و تکاندهندهاش که تنه به تریلرهای معمایی میزند، نقدی صریح و روشنگرانه در رد افکار خرافی هست. اینکه باورهای کاذب و متوهمانه، چطور میتوانند در قالب القائات سهمگین، حتی آگاهترین اعضای جامعهای به کوچکی یک خانواده را نیز در هم بریزد.
مرگ مشکوک و همزمان ۱۱ نفر از اعضای یک خانواده حتی در دل یک فیلم سینمایی میتواند به اندازهٔ کافی ترسناک باشد. بویژه وقتی در مرور جزییات آن به مواردی برخورد کنیم که ابتدا در هضم و تحلیل آنها، فکت و سند قانع کننده، کمتر به چشم بخورد. حالا تصور کنید یک انگِ «بر اساس حوادث واقعی» به آن بخورد و قالب مستند هم به خود بگیرد.
مینیسریال مستند جنایی، تاریخی و رازآلود سه قسمتی «خانه اسرار: مرگهای بوراری» House of Secrets: The Burari Deaths محصول سال ۲۰۲۱ کشور هند، در عین روایت تکاندهندهاش از یک رویداد جنایتآمیز واقعی، بار دیگر برخی از باورهای عقیدتی و آموزههای سنتی و بومی را به چالش میکشد.
اوایل تابستان پنج سال پیش بود که رسانههای جهان از وقوع جنایتی مخوف و پیچیده در منطقه روستایینشین بوراری، حوالی دهلینو خبر دادند. ۱۰ عضو یک خانواده به نام «بهاتیا» با آویزان شدن از تیرکهای سقف، به دار آویخته شده بودند و مادربزرگ خانواده در بستر خود مرده بود. غمانگیزتر آنکه در میان کشتهشدگان، کودکان خانواده نیز وجود داشتند. بیشتر اجساد، چشمبند و دهانبند داشتند، دستهایشان از پشت بسته شده بود و روی چهارپایهای قرار گرفته بودند. این در حالی بود که سگ خانواده، زنده اما بسته شده روی پشتبام یافته شد. یک پیرزن ۷۵ ساله، دخترش، دو پسرش، دو عروسش و پنج نوه ۱۵ تا ۳۳ ساله او. آنان در طبقه همکف خانه، ادارهٔ یک بقالی و یک دکان فروش تخته چند لایی را بر عهده داشتند.
اجساد را همسایهٔ این خانواده یافته و بلافاصله پلیس را خبر کرده بود. مکانی که برخی رسانهها از آن با عنوان «خانه وحشت» یاد کردند و حتی با انجام گفتوگو با شاهدان، اهالی محله، آشنایان و دیگر اعضای فامیل خانوادهٔ قربانیان و نیز نیروهای پلیس، بر ابهامات ماجرا افزودند.
در بررسیهای ابتدایی صحنهٔ جرم که شگفتی کارآگاهان پلیس دهلی را نیز در پی داشت، هیچ اثری از ورود به زور یا حضور غریبهها در خانه یافت نشد. ضمن اینکه مواردی چون شنیده نشدن کوچکترین صدایی از لحظات انجام جنایت از سوی همسایگان و نیز آنچه به نظر همکاری قربانیان برای به دار آویخته شدن می آمد، مایهٔ تعجب کارشناسان جنایی و پلیس شد.
روایت افشاگرانهای از یک جنایت مخوف
«خانه اسرار: مرگهای بوراری» که به فاصلهٔ دو-سه سال پس از وقوع این جنایت ساخته شده، با نگاهی غیرماجراجویانه و تفکربرانگیز، ابعاد مختلف این قضیه را در ۱۳۵دقیقه به نمایش میگذارد. حادثهای که چندی بعد توسط پلیس رازگشایی شد و جزییات آن در اختیار رسانهها قرار گرفت تا ابعاد فراواقعیاش محو شود و جهان بار دیگر اتفاقی تکان دهنده را به نظاره بنشیند که عامل اصلی آن، تفکرات بیمار عضوی از یک خانواده بوده است.
«خانه اسرار: مرگهای بوراری» بدون آنکه حتی تصویر واضحی از صحنهٔ به دار آویخته شدن یا دیگر تصاویر احتمالی آزاردهنده را به نمایش بگذارد و یا با توسل به ماهیت جنایت، در صدد سواستفاده از احساسات بیننده برآید، تلاش دارد تا پروسه پیگیری پرونده را گامبهگام به تصویر بکشد. ابتدا از ماهیت ظاهری جنایت بگوید. سپس ابهامات را کنار هم بگذارد و طی روایت یک مأمور ارشد پلیس، آرامآرام سرنخها را هویدا و روی آنها بحث کند تا به نتیجه برسد. ضمن اینکه گذری نیز روی برخی باورها و چالشهای عجیب پرونده دارد تا تمام ابعاد آنرا پیش چشم تماشاگر بگذارد و چه بسا احتمال دخالت نیروهای ماوراءالطبیعی را تقویت کند.
در طول تماشای مستند، مخاطب با خود بارها و بارها صحنهٔ جرم را مرور میکند و تلاش دارد با تمرکز روی دیدهها و شنیدهها، دست به گمانهزنی بزند.
پرسشهایی نظیر اینکه آیا قضیه، «خودکشی دستهجمعی مرتبط با یک آیین مذهبی مرموز بوده» یا «جانی یا جانیان احتمالی دست به تلافی یا انتقام مبهمی زدهاند»، به دفعات در اندیشه بیننده خطور میکند. ضمن اینکه در طول تماشای مستند، بینندهٔ ایرانی تفاوتهای فرهنگی مختلفی را نیز درک میکند.
مستند در دو قسمت اول ریتم مناسبی دارد و تلاش کرده تا هیچ نکتهای در ارتباط با این حادثه را ناگفته باقی نگذارد. «لینا یاداو»، کارگردان و تهیه کنندهٔ زن این مستند که ساخت درام تحسین شدهٔ «خشک شده» Parched محصول ۲۰۱۵ و چند فیلم دیگر را نیز در کارنامه دارد، با نگاهی جامعهشناسانه و آسیبشناسانه به این جنایت هولناک پرداخته است. گفتوگوها در تدوین که خودش انجام داده، ریتم مناسبی یافتهاند و اغلب جزییات ضروری را مطرح میکنند. ضمن اینکه به روشی روایتگرانه و برای همراه ساختن و تداوم حس کنجکاوی بیننده، قدمبهقدم شاهد رازگشایی از پرونده هستیم.
ضمناً امتیاز این مستند در سایت آیامدیبی، ۷.۴ از ۱۰ است.
افکار مسمومی که جهان را به نابودی میکشانند!
آنچه مصداق نور تاباندن به ابعاد پنهان این پرونده دارد، در نهایت سرنخها را به سوی لالیت بهاتیا سوق می دهد. با کشف یازده دفترچهٔ خاطرات توسط پلیس، مواردی عجیب از همراهی یک خانوادهٔ به ظاهر سالم و حتی با روحیاتی بشاش، با توهمات ذهنی لالیت به دست میآید. او در واقع اعضای خانواده را به طرز عجیبی -که هنوز از کم و کیف آن اطلاعی در دست نیست-، مجاب کرده باید به طور مداوم، مناسک اسرارآمیز خاصی را در خانه بجا آورند. بابت برخی رفتارها، مجازاتهای تعیین شده را از سر بگذرانند و در عین حال، اجازه نداشته باشند دربارهٔ این قضایای مشکوک، به دیگر اعضای فامیل یا اطرافیان، چیزی بروز بدهند!
تفکرات مسموم و متوحشانهای که شاید در ظاهر، نشانهای علنی از آن به چشم نمیخورده و شک اطرافیان را برنمیانگیخته، اما به نام دین و آیین مذهبی، رشد وحشتناکی کرده و تمام اعضای یک خانواده را که در میان آنان افراد تحصیلکرده نیز وجود داشتهاند، به کام مرگ کشیده است. هرچند در نحوهٔ اجرای جنایت، هنوز زوایایی پنهان وجود دارد.
تماشای این مستند مخاطبِ حیرتزده و چه بسا سردرگم را به تفکر وامیدارد و به او هشدار گزندهای میدهد. اینکه در جهان پیشرفته کنونی نیز هستند توهمات و افکار خرافهپرستانه و پوسیدهای که ممکن است به شکلی خزنده در اطراف هر یک از ما جریان داشته باشند و ناگهان روزی، جنایتی فاجعهآمیز، مشابه آنچه شرحش رفت را در چهارچوب یک خانه رقم بزنند.
بویژه در جوامعی مثل هند که عقاید و باورهای مذهبی چنان با جعلیات و خرافهپرستی آمیخته شده که جداکردن آنها و تشخیص درست یا غلطشان بعید مینماید. این مستند به نوعی میتواند جامعهای آماری و تمثیلی را نیز در نظر مخاطب مجسم سازد که بر اساس آن رفتارهای فردی ضداجتماعی با ذهنی بیمار، باید به سرعت شناسایی و مورد آسیبشناسی قرار گیرد تا اطرافیان او و جامعه از تبعات شیوهٔ زندگی چنین افرادی مصون بمانند.
نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.