9 اصل روانشناسی برای طراحی تجربه کاربری - UX (قسمت اول)
آیا میتوان رفتار کاربران را در فضاهای مجازی پیشبینی کرد؟
طراح وب، طراح نرمافزار، طراح اپلیکیشن، قطعا با شنیدن نام این مشاغل اولین چیزی که به ذهن شما خطور میکند یک مهندس کامپیوتر است. اما امروزه این گونه طراحیها دیگر محدود به جامعه مهندسین نمیشود و پای خود را فراتر گذاشته و وارد حوزه هنری و روانشناسی نیز شده است. اگر این مطلب برای شما هم جذاب و سوال برانگیز است پس تا پایان این مقاله همراه من باشید.
UX به زبان ساده
در یک تعریف ساده، تجربه کاربری (User Experience) که به اختصار UX نامیده میشود، شامل رفتارها، دیدگاهها و احساسات یک کاربر هنگام استفاده از وبسایت، اپلیکیشن یا نرمافزار در فضای مجازی است. در یک جستجو ساده در گوگل متوجه خواهید شد که تعاریف متفاوت و گاها گیج کنندهای از تجربه کاربری ذکر شده است اما همه آنها به یک ویژگی مشترک اشاره دارند: عنصر انسانی!
در واقع مهمترین نکتهای که یک طراح UX باید همواره به خاطر داشته باشد، این است که او یک محصول را طراحی نمیکند، بلکه فضای تعامل با کاربران را طراحی میکند.
چرا UX یا تجربه کاربری تا این اندازه اهمیت پیدا کرد؟
اگر تاکنون در زمینه طراحی UI/UX فعالیت یا مطالعه داشتهاید. قطعا نام دن نورمن و جیکوب نیلسون را شنیدهاید. این دو شخص به عنوان بنیانگذاران تجربه کاربری در سراسر دنیا شناخته میشوند. در سال ۱۹۹۸ گروهی تحت عنوان «نیلسون نورمن» توسط این دو شخص تشکیل شد. هدف اصلی این گروه ارائه راهکارهایی برای بهبود تجربهی کاربری در دنیای تکنولوژی است. طبق گفتههای این گروه، تجربه کاربری افراد هنگام استفاده از یک سیستم، تاثیر مستقیم بر روی تصمیم نهایی افراد برای خرید محصولات و یا استفاده از خدمات ارائه شده در فضای مجازی دارد. به همین دلیل است که کسب و کارهای بزرگ و مطرح جهانی، هزینههای بسیاری را صرف خلق یک تجربه کاربری موفق مینمایند.
به عنوان یک طراح UX چگونه بهترین فضای تعاملی را برای کاربران ایجاد کنم؟
اینجا دقیقا همان نقطهای است که باعث ورود علم روانشناسی به حیطه طراحی تجربه کاربری گردیده است. دانش روانشناسی میتواند به شما کمک کند که مخاطبان خود را درک کنید و خود را به جای آنها بگذارید. چرا که یک طراحی کاربری موفق باید جامعه هدف، جنسیت، سن، سطح اجتماعی و اقتصادی مخاطبین و ... را مورد توجه قرار دهد.
مهمترین اصول روانشناسی در طراحی تجربه کاربری
همانطور که در بالا به آن اشاره کردیم، شناخت کاربران و مخاطبین اصلی از اهمیت بالایی برخوردار است و هرچه این شناخت دقیقتر و هدفمندتر باشد، کارایی محصول نهایی نیز بیشتر خواهد بود. اما تحقیقات و بررسیها نشان داده است که فارغ از شناخت جامعه هدف، 9 اصل کلی روانشناسی هست که میتواند سبب علاقمندی بیشتر کاربران به محصول طراحی شده شما شود. پس بهتر است رعایت این اصول را در اولویت طراحیهای خود قرار دهید.
1. اصل کمترین تلاش
معنی این اصل دقیقا در اسم آن نهفته است. ذات انسانی همواره به دنبال راهی آسان برای دستیابی به خواستهها با کمترین تلاش ممکن است. البته این اصل نه تنها در مورد انسانها، بلکه در مورد حیوانها و حتی رباتها نیز صدق میکند. به خاطر داشته باشید که سادهترین الگوریتم همیشه جذابترین الگوریتم است. به عنوان مثال، اگر دو مسیر دارید که شما را از مبدا فعلی به مقصد مورد نظر میرساند و هر دو مسیر به یک اندازه امن و راحت هستند، پس بدون درنگ مسیر کوتاهتر را انتخاب نمایید.
به عنوان یک طراح UX برای رعایت اصل اول چه کاری میتوانم انجام دهم؟
زمانی که لازم هست تا موضوعی را برای کاربران خود توضیح دهید، به عنوان مثال، هنگام نصب برنامه یا افزونهها، به جای نوشتن یک متن طولانی، مراحل نصب را با یک محیط نصب آزمایشی، تصاویر و ویدیو به کاربران خود نشان دهید. بزرگترین مثال از چنین طرحی، فرآیند نصب افزونه Grammarly در واژهپرداز word است. کاربر به جای نگاه کردن به دستورالعملهای بیپایان درباره نحوه استفاده از Grammarly، تنها یک سند آزمایشی را باز میکند و نحوه استفاده از این افزونه را در یک مثال واقعی میآموزد.
2. اصل عادت دائمی
اصل عادت دائمی به این موضوع اشاره دارد که افراد هنگام انجام کارها، بسیار به حافظه و عادتهای خود متکی هستند. به عنوان مثال، اگر دائما در حال سفر با هواپیما هستید، میدانید که ابتدا باید وارد مرحله بازرسی اولیه فرودگاه شوید سپس بلیط خود را دریافت نموده و چمدانهایتان را تحویل قسمت بار دهید، سپس از بازرسی امنیتی عبور کرده و آماده سوار شدن به هواپیما شوید. حال اگر به هر دلیلی هنگام ورود به فرودگاه متوجه شوید که این فرآیند تغییر کرده است، حتما گیج و عصبانی خواهید شد. همین امر در مورد کاربران وبسایت و برنامههای سیستمی نیز صدق میکند، آنها میخواهند همه چیز طبق روال در جایی که باید باشد.
به عنوان یک طراح UX برای رعایت اصل دوم چه کاری میتوانم انجام دهم؟
ممکن است با خواندن این اصل، از دیدگاه خود در رابطه با طراحی یک فضای خلاقانه و متفاوت کمی عقب نشینی کنید. اما صبر کنید، به هیچ عنوان هدف از این جمله اصرار به تکراری و یکنواخت بودن نیست! قطعا تغییرات خلاقانه و مفید همیشه جذاب و پرطرفدار خواهد بود. اما بهتر است چارچوب کلی سیستم را در طراحی خود رعایت کنید. به عنوان مثال جایگاه پاورقی همواره در پایین صفحه وب سایت میباشد و قراردادن آن در جای دیگر از وبسایت معقولانه و کاربر پسند به نظر نمیرسد.
3. اصل جامعه پذیری
همه ما میدانیم که انسان ذاتا موجودی اجتماعی است. به همین دلیل این اصل هنوز در قرن بیست و یکم، یا همان عصر اینترنت نیز اعمال میشود. شاید در ظاهر اینگونه به نظر برسد که پیشرفت تکنولوژی، انسانها را از یکدیگر دوره کرده است. اما حقیقت این است که بسیاری از افراد با تکیه بر تکنولوژی سعی بر این دارند که در جامعه مجازی پذیرش شوند و این همان چیزی است که از یک نرمافزار، اپلیکیشن یا وبسایت انتظار دارند.
به عنوان یک طراح UX برای رعایت اصل سوم چه کاری میتوانم انجام دهم؟
شما حتما باید لینکهایی را برای رسانههای اجتماعی درنظر بگیرید. در این صورت کاربران میتوانند به حسابهای شما در پلتفرمها و رسانههای اجتماعی مختلف دسترسی داشته باشند. این هم برای شما و هم برای کاربران مفید است. شما با این کار تعامل اجتماعی خود را افزایش میدهید و کاربران نیز راه مناسبی برای تماس با شما و دیگر کاربران شما پیدا میکنند.
اگر وبسایت یا اپلیکیشن شما دارای یک انجمن یا فضای گفتگو است، دکمههایی را برای اشتراکگذاری اجتماعی آن طراحی کنید. به این ترتیب، اگر کاربران از برخی اظهارات یا پست های شما لذت ببرند، می توانند آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارند. انسانها از به اشتراک گذاشتن چیزی که ارزش خواندن یا مشاهده دارد، احساس غرور و خوشحالی میکنند. پس این حس خوب را از آنان دریغ نکنید.
همچنین ارائه امکاناتی نظیر نظرسنجی وامتیازدهی به محصول و خدمات ارائه شده از جمله اقداماتی است که حس اجتماعی بودن و رضایت از تجربه کاربری را در مخاطبین شما ایجاد خواهد کرد.
4. اصل سرایت عاطفی
آیا تا به حال دقت کردهاید که احساسات مسری هستند؟ اگر فردی که دوست دارید با صدای بلند میخندد، شما هم لبخند خواهید زد. یا اگر بازیگری در یک فیلم گریه کند، غمگین میشوید. طبق پژوهشهای روانشناسی، ما به طور ناخودآگاه احساسات و رفتارهای افراد دیگر، به ویژه کسانی که دوستشان داریم را دریافت و تقلید میکنیم.
به عنوان یک طراح UX برای رعایت اصل چهارم چه کاری میتوانم انجام دهم؟
با نشان دادن تصاویری از رضایت مشتریان یا بیان تجربه احساسی آنان، میتوانید به سادگی قوه احساسی و عاطفی افراد را مورد هدف قرار دهید. همچنین میتوانید بخشی را در نظر بگیرید تا کاربران به صورت آنلاین تجربیات خود را هنگام استفاده از خدمات و محصولات شما بیان کنند. مطالعه داستانهایی از مشتریان واقعی و بیان اینکه چقدر از همکاری و همراهی با شما لذت بردهاند، ثاثیری شگرف بر تصمیمات و تمایلات مخاطبین هدف شما خواهد داشت.
در این مقاله به 4 مورد از اصول اصلی روانشناسی در طراحی تجربه کاربری (ux) اشاره کردیم و در مقاله بعدی به 5 اصل باقیمانده خواهیم پرداخت، امیدواریم این مطلب برای شما مفید واقع شده باشد و در ادامه نیز همراه ما باشید.
ادامه دارد...
متن فوق برگرفته از صحبتهای اولگا بویچوک (Olga Boichuk) متخصص و طراح معروف UI/UX میباشد. جهت آشنایی و مطالعه مطالب بیشتر از اولگا بویچوک میتوانید به لینکدین ایشان به آدرس زیر رجوع کنید.
https://ua.linkedin.com/in/olga-boichuk-374029150
نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.