VM

دهکده اندیشه‌ها
تعامل اندیشه‌ها، راهی مطمئن برای تغییر

SobhanJalilvand

@SobhanJalilvand

سبحان جلیلوند ، دانشجوی کارشناسی تاریخ ؛بیش از هرچیزی عاشق کارآگاه بازی تو گذشته هستم .

comment
bookmark
more-options
comment
bookmark
more-options

مقاومت در برابر مغولان؛ چرا ژاپن موفق شد ولی ایران نشد؟

بررسی علل شکست و پیروزی مغولان مقابل ژاپن و ایران

چند روزی است که بازی «شبح سوشیما» (بازی‌ راجع به حملات مغولان به ژاپن است) را شروع کرده‌ام و اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که چرا ژاپن موفق شد و ما نتوانستیم؟ چرا ژاپن توانست چنین افتخار بزرگی را رقم بزند که درباره‌اش چنین بازی حماسی ساخته شود، اما ما از آن دوره به‌عنوان یک دوران تاریک و تلخ یاد می‌کنیم؟ تفاوت ما و ژاپن چه بود؟ از این رو شروع به یافتن دلایلی کردم که مربوط به قبل از میدان نبرد باشند، چرا که به نظرم نتیجه بسیاری از نبردها قبل از جنگ تعیین می‌شود. وگرنه چه کسی حاضر است کشورش را در برابر یک نیروی خارجی تسلیم کند، چه ژاپنی باشد چه ایرانی.

سقوط  اسماعیلیان الموت در دوران هولاکوخان از مهم ترین وقایع این دوران بود
مغولان هنگام فتح الموت

وقتی تموچین در سال ۱۲۰۶ میلادی شروع به مطیع کردن قبایل مغول کرد، کمتر کسی فکر می‌کرد این فرد در مدت کوتاهی با لقب چنگیزخان یکی از بزرگ‌ترین امپراتوری‌های دوران را پایه‌گذاری کند. فتوحات چنگیز‌خان باعث سقوط دودمان جین در شمال چین و خوارزمشاهی در ایران‌ شد و در دوران فتوحات هولاکو‌خان، عباسیان‌ و اسماعیلیان (حشاشین) سقوط کردند. فتوحاتی که از چین تا شمال دریای سیاه را در بر گرفت. اما مغولان در دوران قوبلای‌خان «نوادهٔ چنگیزخان» به این مناطق قانع نشدند و به دنبال فتح جزیرهٔ ژاپن رفتند. اما به دلایل مختلفی به این هدف خود نرسیدند و ژاپن در برابر مغولان مقاومت موفقیت‌آمیزی کرد.

یکی از دلایل تفاوت نتیجه در این نبرد، مربوط به زمان حمله است. مغولان در دوران چنگیزخان در نهایت آمادگی خود بودند. زندگی سخت قبیله‌ای آنها را آماده مواجهه با هر نوع سختی و خطری کرده بود و میل شدید به فتح سرزمین‌های دارای آب‌وهوای مطلوب که مناسب کشاورزی و دامداری است، به آنها انگیزهٔ زیادی برای پیروزی می‌داد. اما دوران قوبلای‌خان، دوران عادت به فرهنگ شهرنشینی بود که منجر به راحت‌طلبی مغولان شد. عادت به شهرنشینی برای مغولان توسط چنگیزخان ممنوع شده بود، اما در زمان نوادگانش این قانون دیگر رعایت نمی‌شد، که این موضوع باعث آغاز افول امپراتوری مغولان شد. در همین دوران بود که سرزمین‌های اشغالی تقسیم شد و از دل آن امپراتوری بزرگ چهار پادشاهی به دست آمد. از این رو ما در این دوره شاهدِ یکپارچگی قبلی که در دوران چنگیزخان بود نیستیم و نوادگان چنگیزخان با یکدیگر در جنگ بودند.

علاوه بر آن، تعداد زیادی از سربازان قوبلای‌خان، چینی بودند؛ لشکری که در اثر حملات مغولان فرسایش یافته بود و دل خوشی از مغولان نداشت. این باعث می‌شد بخش بزرگی از سربازان قوبلای‌خان توان فیزیکی و روانی برای جنگ نداشته باشند؛ برخلاف لشکر کاملاً مغولی چنگیزخان که حاضر به هر فداکاری برای خان بزرگ خود بودند. دریا و طوفان‌های دریایی را می‌توان مهم‌ترین سد دفاعی ژاپنی‌ها در مقابل مغولان دانست. در واقع، محدودیت در فرستادن سپاه و تدارکات جنگی باعث شد که ژاپنی‌ها توانایی بازیابی نیرو داشته باشند. به همهٔ این محدودیت‌ها طوفان‌های سهمگین «به ژاپنی: بادهای‌ایزدی» در تنگه کره را اضافه کنید که باعث غرق شدن بسیاری از کشتی‌های جنگی مغولان شد. اگر هم به خشکی می‌رسیدند، سواران کمان‌دار مغولی که بخش مهمی از لشکر مغولان بودند در صخره‌ها و دشت‌های ناهموار جزایر آتشفشانی ژاپن کارایی خود را تا حد زیادی از دست می‌دادند. اما در جغرافیای ایران، بخش شرقی شامل دشت‌های هموار بود که مغولان آن را به بادهای دهشتناک مغولستان ترجیح می‌دادند. ایران، برخلاف مرزهای غربی و شمال غربی «رشته‌کوه‌های زاگرس و البرز» در بخش شرقی، خالی از هرگونه سد طبیعی بود.

از این‌ها که بگذریم، وضعیت سیاسی و مذهبی ایران در زمان حمله چنگیزخان و هولاکوخان در حالت یکپارچه‌ای نبود که مردم را به مقاومت طولانی در برابر مغول‌ها وادارد. در واقع، دشمنی خوارزمشاهیان با خلیفه عباسی و همچنین حضور شیعیان اسماعیلی باعث تفرقه داخلی در ایران شد و شاهد شکل‌گیری لشکرهای مختلف با اعتقادات مختلفی بودیم که نتیجه خاصی در برابر حملات یکپارچه و سنگین مغولان نداشت. در مقابل، ژاپن در زمان حمله مغولان از یکپارچگی و همبستگی بیشتری برخوردار بود. فرهنگ سامورایی و اصول بوشیدو (راه جنگجو)؛ این اصول دارای انضباط شخصی، مهارت، شجاعت، اطاعت، احترام و ایثار بود که در ایجاد این اتحاد نقش مهمی داشتند. همچنین، ترک بودن حکومت خوارزمشاهی باعث می‌شد مردم ایرانی‌تبار تعصب خاصی بر روی آن حکومت نداشته باشند. به طور خلاصه، چه ترک باشد چه مغول، در هر صورت زیر سلطه حکومتی خارجی‌تبار بودند.

همچنین، مردم و حکومت‌هایی که زیر سلطه چنگیزخان قرار گرفته بودند، تا قبل از آن مغولان را مردمی کوچ‌رو و قبیله‌ای می‌دانستند که خطرناک‌ترین اقداماتشان حمله به نواحی مرزی و خرابکاری‌های کوچک بود. مغولان تا قبل از چنگیزخان بازیگر مهمی در منطقه خود نبودند. همین باعث نادیده گرفتن رشد و قدرت گرفتن چنگیزخان شد. فتوحات مغولان حکومت‌ها را دچار شوک کرد و مردم انتظار داشتند در ازای تسلیم شدن بتوانند جان و مال خود را حفظ کنند. در حالی که مغولان ۵۴ سال پس از حمله به ایران، به ژاپن حمله کرده بودند و ژاپنی‌ها به طور قطع از قتل و وحشی‌گری مغولان مقابل اقوام تسلیم شده خبر داشتند. این نیز مزید بر انگیزه مقاومت برای مردم محلی و سران کشور ژاپن بود.

قوبلای‌خان پس از دو حمله به ژاپن و شکست، از ژاپن دست کشید و توسعه‌طلبی خود را در جنوب آسیا ادامه داد. او به میانمار، ویتنام و جاوه دست‌درازی کرد اما برنامه‌اش با شکست مواجه شد. در آخر، او به چین رضایت داد. این نتایج بیانگر آن است که اگرچه او آخرین خان بزرگ مغول و فاتح دوباره چین بود، اما به دلایل مختلفی مثل جنگ با برادران خود نتوانست میراث پدرانش را زنده کند و پس از او مغولان در سراشیبی ضعف افتادند.

قوبیلای خان نواده چنگیزخان هم زمان با هولاکوخان در چین قدرت داشت
قوبیلای خان نواده چنگیزخان

در نهایت می‌توان گفت که ایران در بدترین زمان ممکن و ژاپن در بهترین زمان با مغول‌ها برخورد کردند. موفقیت ژاپن و شکست ایران در برابر مغولان به ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی بستگی داشت. ژاپن به دلیل اتحاد داخلی، جغرافیای مساعد و شرایط زمانی مناسب توانست در برابر مغولان مقاومت کند. از سوی دیگر، ایران در زمان حمله مغولان با تفرقه داخلی، خالی بودن شرق ایران از هرگونه سد طبیعی و حضور مغولان در اوج قدرت مواجه شد که نتیجه‌ای تلخ به همراه داشت.

 

منابع : World History Encyclopedia, Mongol Empire, Cartwright, Mark 

 

comment
bookmark
|

نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.

mhmdmhghgh
محمد محقق

6 روز پیش

comment more-options

مختصر و در عین حال کامل. خداقوت

سلام و عرض ادب. خیلی ممنون از لطف و توجهتون ، خوشحالم که مطلب براتون مفید بود.