تسلیبخشیهای فلسفه در پنج دقیقه
مروری بر محتوای کتاب تسلیبخشیهای فلسفه از آلن دوباتن
حرف اول
اگر زندگی کمد باشد چیزهای زیادی را باید در آن جا داد. مثلا مسائل کاری، تحصیلی، مهاجرت، پول، اخلاق، اختلاف با خانواده، مشکلات جسمانی، مسائل روحی، ناامیدی، روابط، از دست دادن ، قانون، بیعدالتی، اعتماد به نفس، زیبایی، جبر جغرافیایی، امنیت جانی، نارضایتی از سیاست کشور، رقابت و بینهایت چیز دیگر همه باید در یک کمد جا شوند! اما جا شدن این همه وسیله در یک کمد ممکن نیست مگر این که قفسههای مناسبی در کمد قرار دهیم و وسایل را با چیدمان منطقی مرتب کنیم.
آشنایی با هر دیدگاه جدید یک قفسه به کمد زندگی اضافه میکند که میتوانیم وسایل جدیدی در آن بچینیم یا چیدمان قبلی را عوض کنیم. این کار شلوغی و شلختگی وسایل زندگی را کم میکند. آشنایی با آرای متفکران بزرگ کمک میکند که با دید تازهای به مسائل فکر و نگاه کنیم. در این صورت، چیدمان قفسههایمان هم تغییر میکند. چیزهایی که قبلا ناراحتکننده به شمار میرفتند ممکن است با این چیدمان (طرز نگاه) جدید دیگر به اندازهی قبل آزاردهنده نباشند. به این ترتیب، آشنایی با دیدگاههای فلسفی طرز فکرمان را نسبت به موضوعهای مشخصی تغییر میدهند؛ و اگر با این تغییر نگاه، بعضی از مسائل را کمتر آزاردهنده برآورد کنیم، نتیجه میگیریم که فلسفه میتواند تسلی بخش باشد. به همین دلیل، یکی از کتابهای «آلن دوباتن»، تسلی بخشیهای فلسفه نام دارد. مثل بقیهی کتابها، سخنرانیها و ویدیوهای دوباتن، در این کتاب هم سعی میکند فلسفه را با زندگی روزمره پیوند دهد. با این هدف، در کتاب تسلیبخشیهای فلسفه شش دیدگاه از شش فیلسوف (سقراط، اپیکور، سنکا، مونتنی، شوپنهاور و نیچه) معرفی شدهاست که میتواند برای شش دسته از وسایل (مسائل زندگی)، قفسه (تسلی بخشی) ایجاد کند.
سقراط
آیا از اختلاف عقیدهی خود با اکثریت رنج میبرید؟ آیا از پذیرفته نشدن خسته شدهاید؟ نگران نباشید! دوباتن سقراط را به کمک شما میفرستد. حرف حساب سقراط این است که معیار درست بودن یک ایده تعداد زیاد یا مقام افرادی نیست که از آن دفاع میکنند. بلکه استدلالی است که به آن ایده منجر شده. در حالی که بیشتر افراد دلیل خوبی برای دفاع از عقیدهشان ندارند و بدون فکر کردن کافی آن را پذیرفتهاند. اگر اعتقاد شما آگاهانه و بر پایهی تفکر ساختهشدهباشد، نه تنها میتوانید با احساس تردید دربارهی نظر خود مقابله کنید، بلکه شاید بتوانید درستی عقیدهی خود را به دیگران اثبات کنید. چیزی که اکثریت از پس آن برنمیآیند. البته عاقبت سقراط چندان هم تسلیبخش نیست!
اپیکور
آیا پول واقعا خوشبختی میآورد؟ البته میشود شرایط زندگی بهتر را با پول مهیا کرد، اما فیلسوف لذتگرای یونان باستان، اپیکور، به ما میگوید که خوشبختی الزاما در گروی داشتن پول نیست. دوباتن از زبان اپیکور به ما نوید میدهد که لذت واقعی از رفع واقعیترین نیازها برمیآید. کسی خوشبخت است که علاوه بر تغذیه، سلامتی و امنیت مناسب، از سه نعمت دوست خوب، آزادی و تفکر بهرهمند باشد. بسیاری از افراد ثروتمند این راز خوشبختی را نمیدانند و در حالی که در ماشین آخرین مدل یا هواپیمای شخصیشان نشستهاند احساس میکنند به اندازهی کافی خوشبخت نیستند. شاید اگر شما با جیب خالی راز خوشبختی را بدانید زیاد کمتر از کسی که در جت شخصیاش نشسته احساس خوشبختی نکنید.
سنکا
آیا احساس میکنید بخت و اقبال با شما یار نیست؟ سنکا، فیلسوف روم باستان، به شما پیشنهاد میکند که بدبینانهتر به زندگی نگاه کنید! بدانید که هیچ ثبات و تضمینی وجود ندارد. زندگی دار مکافات است. تنها راه مقابله با بدبیاریها این است که انتظارشان را داشتهباشیم و اجازه ندهیم ما را غافلگیر کنند. عقاید خوشبینانه دربارهی زندگی ما را در مقابل رویدادهای ناگوار شکننده میکنند. اگر به بدترین احتمال ممکن فکر کردهباشید برای بدبیاری آمادهتر خواهیدبود!
مونتنی
انسان حیوان ناطق است. شاید با تعریف ارسطو از انسان آشنا باشید. در این تعریف، ناطق بودن به معنی تفکر و عقلانیت است که در استفاده از زبان نمایان میشود. اما آیا رفتار و زندگی انسان به طور کامل تحت تاثیر عقلانیت است؟ معلوم است که نه! خیلی چیزها، مثلا ساعت شبانهروز، خستگی، این که حالمان چطور باشد، خوابمان بیاید یا گرسنه باشیم روی عملکردمان تاثیر میگذارد. با این وجود انتظاری که به عنوان انسان از خودمان داریم بیش از اندازه مبتنی بر عقل است. چون فکر میکنیم انسان کامل انسان عاقل است از خودمان انتظار داریم که درست فکر کنیم، درست تصمیم بگیریم، درست رفتار کنیم تا به تصویر آرمانی انسان عاقل نزدیک باشیم. به همین دلیل ممکن است به خاطر اشتباهها و کمبودهایمان، از این که به اندازهای که انتظار داریم کامل نیستیم و از عقلمان درست استفاده نمیکنیم خودمان را سرزنش کنیم. مونتنی از دوران رنسانس در فرانسه به شما نوید میدهد که اتفاقا انسان کامل با تصویر آرمانی عقلانیت خیلی فاصله دارد. در عوض، کامل بودن یعنی پذیرفتن و به رسمیت شناختن جنبههای غیرعقلانی خود، نه نادیده گرفتن، طرد کردن و سرزنش آنها.
شوپنهاور
شاعرها و نویسندههای تاریخ از درد عشق، نرسیدن و جدایی آثار سوزناک زیادی نوشتهاند. شاید داروی رنجهای رمانتیک شما در دست فیلسوف بدبین آلمانی، شوپنهاور، باشد! به عقیدهی شوپنهاور، جذابیت و دلباختگی کار نیرویی است که آن را ارادهی معطوف به حیات مینامد. وظیفهی ارادهی معطوف به حیات، تضمین بقای نسل به بهترین شکل ممکن است. با این نگاه، عاشق کسی شدن به این معنی است که بچهدار شدن با آن شخص بهترین ترکیب ژنتیکی را برای ادامهی حیات انسان تولید میکند! بنابراین رسیدن به معشوق نفعی برای شما ندارد، بلکه برای بچههای احتمالیتان خوب است. چه بسا ارادهی معطوف به حیات، کسی را انتخاب کردهباشد که با شما ناسازگار است و به هم رسیدنتان چیزی به جز دعوای شبانهروزی به همراه نخواهدداشت.
نیچه
با کمک نیچه میتوانید قفسهی تازهای برای قرار دادن سختیها و مشکلات در کمد زندگی بسازید. قفسهی جدید از این طرز فکر تشکیل شده که شادکامی حقیقی بدون دشواری به دست نمیآید. امکان دارد هنگامی که از شرایط سخت خلاص شدید بسیار آسودهتر و شادتر از کسی باشید که مزهی سختی را نچشیده. ممکن است سر و کله زدن با شرایط دشوار توانمندیهای نهفتهی شما را برای مقابله با مشکل فراخوانی کند و در نهایت از یافتن و یا ساختن نسخهی توانمندتر خودتان احساس رضایت و شادکامی وصفناپذیری پیدا کنید. نکته اینجاست که رنج و لذت از هم جدا نیستند و از مسیرهای مختلف به هم وصل میشوند. اگر در حال گذراندن دوران سخت و طاقتفرسایی در زندگی هستید به یافتن یا ایجاد مسیری فکر کنید که این شرایط را به خوشیهای آینده میرساند.
حرف آخر
آیا مطالب کتاب واقعا خاصیت تسلی بخشی دارند؟ اصلا ممکن است در زندگی واقعی به درد بخورند؟ در آینده به این بحث خواهمپرداخت. در انتها، لازم به گفتن است که نویسندهی این مقاله اصل آثار این فیلسوفها را نخوانده و مقاله بر اساس برداشت شخصی از کتاب تسلیبخشیهای فلسفه اثر آلن دوباتن و با هدف ترغیب خوانندگان به مطالعهی این کتاب نوشتهشدهاست. برای درک عمیق ایدههای متفکران بزرگ، مطالعهی کتابهای تخصصی توصیه میشود.
نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.