تجربهی من از مدارس تیزهوشان و کمالگرایی...
میخواهیم مدارس تیزهوشان را مورد بررسی قرار بدهیم و بدانیم که تحصیل در این مدارس چه تأثیری روی کمالگرایی دارد.
احتمالاً شما هم در چندین سال اخیر، اخبار زیادی دربارهی مدارس تیزهوشان -یا اختصاراً مدارس سمپاد- شنیدهاید. ولی سؤال اصلی این است که مدارس تیزهوشان واقعاً همانقدری که آوازهشان پخش شده، خوب هستند و ارزش تجربه کردن دارند یا کمالگرایی حاصل از تحصیل در آنها، لذت استفاده از این امکانات را از بین خواهد برد؟!
آنچه من در این مطلب با شما به اشتراک گذاشتهام، صرفاً تجربهای از تحصیل شش سالهی خودم و دوستان نزدیکم در مدارس تیزهوشان است. لازم است بدانید کمالگرایی در روانشناسی، یک ویژگی شخصیتی است که در آن فرد تلاش میکند بیعیبونقص باشد و بیشتر مواقع خودش را با دیگران مقایسه میکند.
در ابتدا بدانیم که مدارس تیزهوشان به چه نوع مدارسی گفته میشود؟!
مدارس تیزهوشان با نام مختصر سمپاد، تحت نظارت سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان فعالیت میکند؛ این مدارس برای دو دورهی متوسطهی اول و متوسطهی دوم، با برگزاری آزمونی دانشآموزان خود را انتخاب میکنند.
این مدارس مانند هر مدرسهی دیگر مزایا و معایب خودشان را دارند. از مزایای آنها میتوان به این اشاره کرد که دانشآموزان ساعات بیشتری در محیط مدرسه حضور دارند و مطالب جامعتری یاد میگیرند. فضای این مدارس غالباً جو رقابتی دارد و همهی دانشآموزان در جهت پیشرفت قدم برمیدارند. معلمان و کادر آموزشی هم از طریق آزمون انتخاب میشوند و عموماً سطح علمی بالایی دارند.
اما همانطور که میداند در کنار هر مزیتی، چند نقطهی سیاه و تاریک وجود دارد که همیشه تصمیمگیری را برای ما سخت میکند.
سوالی که داریم این است: گزینشی انتخاب شدن دانش آموزان، خوب است یا بد؟!
اگر شما کسی باشید که برای دورهی متوسطهی اول در این مدارس پذیرفته شدهاید، احتمالاً سالهای آخر دبستانتان را مدام درگیر درس و کتاب تست بودهاید. بعدها که وارد مدارس سمپاد میشوید، این روند تا سال کنکور ادامه خواهد داشت. پس چه زمانی میتوانید به کشف استعدادها و خلاقیتهای خودتان برسید؟! چه زمانی میتوانید برای خود زمان بگذارید و شخصیتتان را بشناسید؟!
دانش آموزان این مدارس به طور عمده دو مشکل دارند؛ مشکل اول این است که روابط اجتماعی آنها بسیار محدود است و عموماً در مسائل عاطفی نمیتوانند حق مطلب را ادا کنند. دایرهی دوستیهای آنها محدود است و ترجیح میدهند به جای کمیت به کیفیت توجه کنند.
بیشتر کسانی که از ابتدا با هم رابطهی دوستی ساختهاند، در محیطی همدلانه، کنار هم بزرگ میشوند. همهی آنها، برای یک هدف واحد تلاش میکنند و به خاطر سالهای طولانی همکلاس بودن، روزهای سخت و آسان زیادی را کنار هم سپری کردهاند. پس ترجیح میدهند با هم بمانند و دوستیهایشان را محدود ولی طولانی مدت کنند.
مشکل دوم که مهمتر از دیگریست این است که اغلب دانش آموزان مدارس سمپاد، تمایل ندارند تا به دنبال علاقهی خود بروند. برای مثال اگر به رشتههای هنری و هنرستان علاقه داشته باشند؛ در بیشتر مواقع این مسیر را برای آیندهشان انتخاب نمیکنند. به همین خاطر دو نوع خروجی را از این مدارس میتوانید مشاهده کنید.
اول، آنهایی هستند که شب و روزشان درگیر درس شده و به موفقیتی که برایشان تعریف شده است، رسیدهاند. دستهی دوم آنهایی هستند که به آن موفقیت کاذب نرسیدهاند و احساس سرشکستگی بزرگترین و پر رنگترین حس زندگیشان شده است.
اما هر دو نوع خروجی، دچار یک نوع مشکل میشوند. کمالگرایی بیش از حد! به اندازهای که حتی از موفقیتهای خودشان هم خوشحال و راضی نمیشوند. مدام به دنبال راهی هستند تا بیشتر و بهتر از چیزی که هستند شوند و از موفقیتی که در زمان حال به دست آوردهاند لذت نمیبرند.
کمالگرایی، چیزیست که باعث میشود، این افراد هیچوقت از خود راضی نباشند! کمالگرایی آنها نیز دلایل بسیار زیادی دارد. انتظاری که والدین و بقیه از آنها دارند، صرفاً به خاطر اینکه دانش آموز مدرسهی تیزهوشان هستند، یکی از آن دلایل است؛ به حدی که اگر کسی بخواهد به دنبال علاقهی واقعی و قلبی خود برود، انتظارات بقیه سد راهش میشود و تنها چیزی که برایش میماند، یک حس اضافی به نام کمالگراییست!
اگر ما والدین این افراد باشیم، باید چه کار کنیم؟!
در اصل کسی که دنبال یافتن راهحل میرود، با همین کار یک قدم بزرگ را در مسیر کمک به فرزندش برداشته است. من به عنوان کسی که این حسها را تجربه کرده است میخواهم چند راه حل به شما بگویم تا بتوانید کمالگرایی فرزندتان را تا حدودی مهار کنید. با وجود اینکه اگر خود فرد خواستار رهایی از آن نباشد، نمیتواند از این حس دست بکشد، ولی تلاش شما کمک شایانی خواهد کرد!
در قدم اول، شخصیت و علاقهی فرزندتان را اولویت قرار دهید. سعی کنید با او حرف بزنید و بدانید که دقیقاً به چه چیزی علاقه دارد. در وهلهی دوم اگر فرزندتان در مسیری قدم برمیدارد، برای هر موفقیت کوچک او خوشحال و قدردان باشید! این کار حس کافی بودن و به ثمر نشستن تلاشهایش را به او میدهد و باعث میشود برای قدمهای بعدی انرژی داشته باشد.
اگر خودتان دانشآموزی باشید که دچار کمالگراییست باید چه کار کنید؟!
بزرگترین پیشنهاد من به شما، لذت بردن از مسیر است. سعی کنید، از تمام اتفاقاتی که در مسیر موفقیت میافتد نهایت لذت را ببرید. شما دیگر قرار نیست به سنی که الان دارید برگردید و قرار نیست حس و حال امروزتان را دوباره و به این شدت تجربه کنید.
همیشه در نظر بگیرید که شما قرار نیست از روی مسیر زندگی فرد دیگری برای خود مسیر بسازید. شما در جایگاه خودتان، با هدفها، تواناییها و شرایط خودتان قرار است به فرد ایدهآلی که در سر دارید تبدیل شوید؛ نه از روی نقشهی راهی که دیگران به شما پیشنهاد میدهند! پس سعی کنید با خود واقعیتان ارتباط نزدیکی داشته باشید و قدمهایتان را برای نزدیک شدن به فردی که در اهدافتان زنده است، بردارید.
برای اینکه بتوانید از شر کمالگرایی خلاص شوید، من به شما پادکستهای «قدرت شروع ناقص، از جافکری»، «تخریب خودتو رها کن، از صلح درون»، «واکسن شکست، از جافکری»، «شکست، از هلیتاک» و «خود مراقبتی، از لام تا کلام» را پیشنهاد میکنم. اگر برای رسیدن به اهدافتان عجله دارید کتاب «خرده عادتها» و اگر از خودتان راضی نیستید کتاب «افسانه فردگرایی» مناسب شماست.
در نهایت، خودتان و مسیری که تا به اینجا آمدهاید را دوست داشته باشید. مدارس تیزهوشان دهها مزیت دارد که میتواند راه درستی را برای زندگی به شما نشان دهد. کمالگرایی تنها یک نقطهی منفی و تاریک در دل روشناییهاییست که میتواند برای شما باشد.
نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.