معرفی کتاب «تولستوی و مبل بنفش»
یک زندگینامه آموزنده
دنبال کردن صفحه لیلا کرد در اینستاگرام، یکی از سرگرمیهای من بوده و هست. ایشان کتابهای زیادی را در صفحهشان معرفی میکنند و البته هنگام ترجمه یک اثر نیز، دنبالکنندگانشان را مطلع خواهند کرد. در یکی از روزهایی که مشغول خواندن نقد کتابهای مختلف توسط خانم کرد بودم و از خواندن تکتک کلماتشان لذت میبردم، متوجه شدم کتاب تولستوی و مبل بنفش (Tolstoy and the Purple Chair) ترجمه شده و با افتخار، خیلی سریع آن را خریداری کردم. لیلا کرد مترجمی است که تاکنون شش کتاب ترجمه کرده است. تمامی کتابهایی که او ترجمه کرده است، داستانی هستند و در داستان آنها کتابخوانی، اهمیت زیادی دارد. وی همچنین به معرفی کتاب نیز میپردازد. خانم کرد ترجمه کتاب حاضر را نیز بهزیبایی انجام داده است. این کتاب در سال ۱۳۹۷ در ژانر زندگینامه در ایران منتشر شد. البته نسخه انگلیسی آن در سال ۲۰۱۱ چاپ شده است.
این کتاب تا همیشه جزو بهترین کتابهایی که خواندهام خواهد بود و دوست داشتم معجزه خواندنش را به دیگران هم هدیه کنم. در ادامه بیشتر درباره آن صحبت خواهم کرد.
در طول سالها این کتاب را به افراد زیادی معرفی کردهام و خوشحالم که امروز میتوانم آن را به شما معرفی کنم تا از خواندن آن بهرمند شوید.
درباره نویسنده
نویسنده این کتاب، نینا سنکویچ نویسنده و مورخی آمریکایی است که کتابهای پرفروشی نوشته، وی همچنین با رسانههای بزرگی مانند نیویورک تایمز و لس آنجلس تایم همکاری کرده است. کتاب تولستوی و مبل بنفش از این نویسنده، نامزد بهترین کتاب خاطرات و اتوبیوگرافی اعلام شد.
توضیح و نقد و بررسی کتاب
تحمل اینکه عزیزی برای چند روز از تو دور باشد هم سخت است، چه برسد به اینکه خدای ناکرده یک نفر را از دست بدهی. کنار آمدن با این مصیبت برای هرکس یک مسیر طولانی و دشوار است که با مسیر باقی افراد تفاوت دارد. برای نینا سنکویچ، این مسیر شامل خواندن کتاب میشد؛ آن هم روزانه یک کتاب کامل!
داستان از جایی شروع میشود که نینا خواهر بزرگترش را بر اثر سرطان از دست میدهد و از آن زمان احساس میکند باید به جای دو نفر زندگی کند. یکی خواهرش و دیگری خودش که مطمئن نیست واقعا لایق فرصتی به نام «تجربه زندگی» باشد. راهکار اول او برای کنار آمدن با غم نبودن خواهرش، انجام فعالیتهای گوناگون و بسیار زیاد است. او فکر میکند که شاید اگر موفقتر شود، حقی که خواهرش به گردن او دارد را ادا خواهد کرد؛ یعنی نداشتن فرصت او برای زندگی کردن را جبران میکند. اما با این کارها احساس خوبی به او دست نمیدهد و مجبور میشود راه دیگری را امتحان کند.
همانطور که گفته شد، راهحل دوم نینا، کتابخوانی است. قرار است روزی یک کتاب خوب بخواند و سعی کند چیزی از آن بیاموزد تا تسکیندهنده دل غمگین او باشد و شاید حتی بتواند امید و دلخوشی را دوباره تجربه کند.
داستان کتاب به همین جذابی است! برای بیشتر کتابخوانها، خواندن کتابی که قهرمان آن زیاد میخواند تجربهای لذتبخش محسوب میشود و من هم از این قاعده مستثنی نیستم. اما بهویژه بخشهایی را دوست داشتم که نینا توضیح میداد چه چیزی از یک کتاب خاص یاد گرفته است و این آموزه، چطور به ادامه راهش کمک میکند.
نینا درباره کتابهایی که میخواند و همچنین خاطرات خودش و خواهرش مینویسد؛ گریزهایی به گذشته که نشان میدهند دو خواهر چقدر به هم وابسته بودهاند و حالا چرا جداییشان اینهمه سخت است. آیا در آخر نینا موفق میشود با غم نبود خواهرش کنار بیاید؟ آیا جادوی کتابها روی او اثر میکند؟ برای دانستن پاسخ این سوالات، باید کتاب تولستوی و مبل بنفش را بخوانید.
نقطه قوت کتاب از نظر من همان خواندن درباره تعداد زیادی از کتابها است. همچنین خواندن این کتاب به من یک ایده جدید داد؛ اگر زمان کافی داشته باشم، من هم میتوانم روزی یک کتاب بخوانم. البته حالا هم با وجود تمام مشغلههایم سعی میکنم هفتهای یکی دو کتاب بخوانم.
نمیتوانم نقطه ضعفی برای این کتاب بیان کنم، زیرا هنوز و پس از گذشتن سالها از خواندن کتاب، وقتی کسی از من میخواهد یک رمان خوب معرفی کنم، تقریبا بلافاصله اسم این کتاب به ذهنم میرسد. هرچند شاید خواندن آن برای کسانی که خیلی اهل کتاب نیستند، جذاب نباشد.
خواندن این کتاب بیش از هرچیزی دلگرمکننده بود. تماشای یک نفر که توانسته راهی برای غلبه بر غمش پیدا کند -آن هم با کتابخواندن- برای من تجربهای دوستداشتنی بود. در ضمن با نگاهی به نظرات کاربران درباره این کتاب، متوجه خواهید شد که این کتاب خاطرخواه زیاد دارد!
قسمتی از متن کتاب
مردم اغلب از اهمیت زندگى در لحظهى اکنون حرف مىزنند و غبطه مىخورند به اینکه کودکان بىاینکه به گذشته فکر کنند یا نگران آینده باشند، از لحظات شاد اکنونشان لذت مىبرند. باشد! موافقم. اما این تجربهى زندگىِ سپرى شده است که به ما امکان مىدهد لحظات شاد را به خاطر بیاوریم و دوباره احساس شادى کنیم.
این کتاب به چه کسانی توصیه میشود؟
بهطورقطع به کسانی که عاشق کتابخوانیاند، کسانی که یک نفر را از دست دادهاند و در آخر کسانی که از نعمت امیدواری بهرمند نیستند.
باید روی این نکته تاکید کنم که کتاب تولستوی و مبل بنفش فقط برای کسانی که یک نفر را بر اثر مرگ یا اتفاق دیگری از دست دادهاند، مناسب نیست. بلکه همه کسانی که دوست دارند امید بیشتری داشته باشند یا اصلا کسانی که دوست دارند با کتابهای دیگر آشنا شوند، از خواندن این کتاب بهره خواهند جست.
اما اگر کتابهایی در این سبک را دوست دارید، باید بگویم کتابهایی که قهرمان آن زیاد کتاب بخواند، کم نیستند. از جمله میتوانم به کتابفروشی کوچک بروکن ویل، خیابان چرینگ کراس شماره ۸۴ و زندگی داستانی ای.جی.فیکری اشاره کنم که همگی توسط لیلا کرد عزیز ترجمه شدهاند.
نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.