VM

دهکده اندیشه‌ها
تعامل اندیشه‌ها، راهی مطمئن برای تغییر

omid

@omid

دانشجوی جامعه‌شناسی می‌نویسم تا بماند.

comment
bookmark
more-options
comment
bookmark
more-options

جامعه‌شناسی در ایران

بررسی تاریخچه شکل‌گیری جامعه‌شناسی در ایران و وضعیت کنونی آن

مقدمه

جامعه‌شناسی به عنوان یک رشته علمی، قدمت نسبتا کوتاهی دارد. محل تولد جامعه‌شناسی نوین را می‌توان در جوامع غربی یافت. با شروع انقلاب صنعتی، انقلاب‌های سیاسی، گسترش شهر‌نشینی و ...  که در عرض چند قرن اخیر، تقریبا تمام اروپا را درنوردیدند؛ باعث شد ضرورت وجود علمی که بتواند جامعه را به صورت اصولی مورد مطالعه قرار دهد و ثمرات مثبتی هم برای بهبود جامعه داشته باشد، بیش از گذشته احساس شود. در این وضعیت بود که جامعه‌شناسی متولد شد. تثبیت جامعه‌شناسی به عنوان یک رشته دانشگاهی، با پیدایش آن همزمان نبود. تقریبا نیم‌قرن پس از آن‌ که آگوست کنت، نام جامعه‌شناسی را بر این علم نهاد و وجود مستقلی برای آن قائل شد و به عنوان پدر این علم معرفی شد، اولین کرسی دانشگاهی به این رشته علمی اختصاص داده شد. غالب کوشش‌هایی که پس از کنت منجر به کسب جایگاه دانشگاهی برای جامعه‌شناسی شد را، باید به تلاش‌های امیل دورکیم فرانسوی، یکی دیگر از بنیان‌گذاران این علم مربوط دانست.

اما جامعه‌شناسی در همه نقاط جهان، در زمانی واحد یا به روشی مشابه به وجود نیامده است. هر کشور و جامعه‌ای به واسطه شرایط خاص خود در زمان‌های نسبتا متفاوت و به شیوه‌های غیریکسانی، جامعه‌شناسی را به عنوان یک علم مستقل پذیرفته‌اند و آن را وارد مراکز علمی خود کرده‌اند. ما در اینجا قصد داریم به تاریخچه ورود جامعه‌شناسی در ایران بپردازیم.

تصویری از کلاس درس امیل دورکیم، دانشگاه سوربن
کلاس درس امیل دورکیم، دانشگاه سوربن

شکل‌گیری جامعه‌شناسی در ایران

جامعه‌شناسی در ایران، بر خلاف بسیاری از نظراتی که وجود دارد، تماما بخاطر تلاش‌ها و همت یک فرد یا گروهی از افراد شکل نگرفت. البته این گفته بدان منظور نیست که تلاش‌هایی که بنیان‌گذاران علوم‌ اجتماعی در ایران انجام داده‌اند بی‌ارزش یا فاقد اهمیت است؛ بلکه مقصود آن است که شرایط اجتماعی آن زمان، ضرورت چنین تلاش‌هایی را ایجاب می‌کرد.

 در قرن گذشته در ایران نیز همچون بسیاری از جوامع دیگر تغییرات اجتماعی زیاد و تاثیرگذاری شکل گرفت. 

عکسی از خیابانی در تهران، دوره پهلوی
حرکت ایران به سمت مدرنیته

این تغییرات در ابعاد و انواع مختلف، منجر به تشکیل جامعه‌ای متفاوت با قرون گذشته خود شده بود. جامعه سنتی ایرانی رو به سمت مدرنیته و جهانی شدن در حال حرکت بود. گسترش صنایع و کارخانه‌ها، افزایش شهرنشینی، گسترش مدارس و سوادآموزی در سطح عمومی و بسیاری از تغییرات دیگر، جامعه ما را دگرگون ساخته بود. در چنین شرایط و موقعیتی لزوم توجه به علوم‌ اجتماعی بیش از گذشته احساس می‌شد. 

طبق اسناد موجود برای اولین بار جامعه‌شناس آلمانی به نام «ویل هاوس»، جامعه‌شناسی را به عنوان یک درس وارد ایران کرد. این درس که ابتدا جنبه اقتباس کامل از یک علم خارجی را داشت در اولین سال تأسیس دانشگاه تهران در دانشکده ادبیات و دانشسرای عالی این دانشگاه تحت عنوان علم الاجتماع توسط وی تدریس گردید. پس از خروج ویل از ایران، مدتی تدریس این درس بر عهده اسدالله بیژن (پژوهشگر فلسفه و از پایه‌گذاران علوم تربیتی جدید در ایران) بود. پس از آن مسئولیت این امر بر عهده دکتر غلامحسین صدیقی بود. تا سال‌ها جامعه‌شناسی آنچنان رونق قابل قبولی نداشت. در ده سال نخستین ورود جامعه‌شناسی به عنوان یک درس در دانشسرای عالی دانشگاه تهران، کتاب قابل توجهی در این زمینه به چاپ نرسید. نخستین کتاب ایرانی در حوزه جامعه‌شناسی در سال 1323 و توسط یحیی مهدوی با عنوان «جامعه‌شناسی یا علم‌الاجتماع»، به وسیله چاپخانه دانشگاه تهران منتشر گردید. این کتاب بطور قابل توجهی بازگو‌کننده مکتب جامعه‌شناسی فرانسه (آگوست کنت و دورکیم و شاگردانش) بود. پس از این زمان اندک‌اندک دوران شکوفایی جامعه‌شناسی در ایران آغاز شد. بعد از نویسندگان نسل اولی همچون یحیی مهدوی و احمد قاسمی تهرانی، 

در سال‌های بعدی نویسندگان و محققان دیگری پا به عرصه گذاشتند. 

سر در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
در ورودی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، تاسیس 1351

می‌توان گفت دوره رونق جامعه‌شناسی در ایران از سال ۱۳۳۶ یعنی سال تأسیس رشته علوم اجتماعی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آغاز می‌شودتا مدتی علوم‌ اجتماعی زیرشاخه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ماند؛ تا اینکه در سال 1351 دانشکده علوم‌ اجتماعی به صورت جداگانه شکل گرفت و به عنوان یک دانشکده مستقل شروع به فعالیت کرد. پس از آن علوم‌ اجتماعی روز به روز در دانشگاه‌های مختلف ایران گسترش پیدا کرد؛ تا جایی که امروزه جامعه‌شناسی و بسیاری از رشته‌های علوم‌ اجتماعی، به عنوان یک رشته مستقل و نوین پذیرفته شده‌اند.

افراد تاثیرگذار در شکل‌گیری جامعه‌شناسی

 برای تثبیت جامعه‌شناسی به عنوان یک رشته علمی مستقل در مراکز علمی ایران، انسان‌های زیادی تلاش کرده‌اند. افرادی که تاثیر بسزایی در شکل‌گیری جامعه‌شناسی در ایران داشته‌اند.  اگر بخواهیم به جامعه‌شناسان نسل اول ایران اشاره کنیم، نام های فراوانی وجود دارد. نام‌هایی همچون غلامحسین صدیقی، یحیی مهدوی، احسان نراقی، امیرحسین آریان‌پور، محمود روح‌الامینی، جمشید بهنام، شاپور راسخ و بسیاری دیگر. به نیابت از همه آنها، مختصرا به معرفی دکتر غلامحسین صدیقی (که از وی به عنوان پدر علم جامعه‌شناسی ایران یاد می‌شود)، می‌پردازیم.

غلامحسین صدیقی (1284 – 1370)

تصویر غلامحسین صدیقی
غلامحسین صدیقی

غلامحسین صدیقی یکی از چهره‌های مشهور تاریخ سیاسی معاصر ایران بود که در جمهوری اسلامی و دوره پیش از آن فعالیت‌های علمی و فرهنگی زیادی انجام داد. وی در ۱۲ آذر ۱۲۸۴خورشیدی در محله سرچشمه تهران دیده به جهان گشود. پدر او حسین صدیقی از اهالی ناحیه‌ نور مازندران بود. صدیقی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس جدید آن زمان، اقدسیه، آلیانس فرانسه و دارالفنون به پایان رسانید. در ۱۳۰۸ خورشیدی جزو محصلان اعزامی به فرانسه بود، بنابراین دوره لیسانس و دکتری خود را در دانشگاه پاریس به پایان رساند و در اسفند ۱۳۱۶خورشیدی از رساله دکتری خود با عنوان  جنبش‌های دینی در قرون دوم و سوم هجری دفاع کرد. صدیقی به واسطه تحصیل در فرانسه و همچنین آشنایی با افکار و آرای جامعه‌شناسان فرانسوی و مشاهده و درک فضای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی غرب بیش از پیش به اهمیت و ضرورت علوم‌ اجتماعی پی برد. وی بعد از هشت سال اقامت و تحصیل در فرانسه در سال ۱۳۱۷ خورشیدی به ایران بازگشت و تصمیم گرفت که با توجه به آموزش‌ها و اطلاعات جدید در نظام آموزشی تحولی ایجاد کند. فعالیت‌های علمی صدیقی ادامه داشت تا اینکه سرانجام توانست بزرگترین خدمت خود را به نظام آموزشی ارایه دهد؛ وی در سال ۱۳۳۷خورشیدی موفق شد برای نخستین بار موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی را تاسیس کند. بنابراین او را باید موسس درس جامعه‌شناسی در دانشگاه تهران و بعد گروه جامعه‌شناسی دانست. همچنین به دلیل جایگاه ممتاز او در علوم اجتماعی ۱۲ آذر سال‌روز تولد او را به نام روز علوم اجتماعی و غلامحسین صدیقی نامگذاری کرده‌اند. از وی به عنوان پدر علم جامعه‌شناسی در ایران یاد می‌شود. 

وضعیت علوم‌اجتماعی در ایران 

(از گذشته تا حال)

با یک دید کلی، علوم‌ اجتماعی در ایران، هیچگاه آن جایگاه حقیقی خود را نیافته است. تولد جامعه‌شناسی در ایران که به قبل از انقلاب اسلامی باز‌می‌گردد، همواره با مسائل و تلاطم‌های اجتماعی همراه بوده است. بعد از انقلاب نیز، این تلاطم‌ و بالا و پایین‌ها به نحوی دیگر ادامه داشت. تغییراتی که همواره در جامعه و بخصوص در لایه‌های عمیق‌تر آن، در زمان‌های گوناگون ایجاد می‌شد، مناقشاتی را به همراه داشت. همواره پرسش‌هایی از وظیفه و حدود جامعه‌شناسی، و چگونگی وجود چنین علمی در مراکز علمی ایران وجود داشته است.  البته از طرفی هم چون جامعه‌شناسی در کل، نسبت به بسیاری از علوم دیگر نوپا‌تر و ناشناخته‌تر بود، شاید این بالا و پایین‌ها، بخش اجتناب‌ناپذیر و نبودش نیز غیرممکن بود. جامعه‌شناسی همواره همچون نوزادی در حال شکل گرفتن در میان پدیده‌ها و اتفاقات متعدد اجتماعی بود و تا حدودی اکنون نیز هست.اختلاف عقاید و تفکرات، یکی از ویژگی‌های علوم انسانی

این کشاکش‌ها در زمان حال نیز به شدت و صورت متفاوتی نسبت به قبل وجود دارد، که دلایل متعددی نیز دارد. جامعه‌شناسی از آنجایی که به صورت مستقیم با خود جامعه در ارتباط است، نمی‌تواند حقایق اجتماع را نادیده بگیرد. حقایقی که گاهی ارائه آن‌ها، باب میل گروه یا تفکرات خاصی نیست. جامعه‌شناس گاهی با زبانی تند از ساختار و نظام‌های موجود انتقاد می‌کند. گاهی طالب راهکارهایی است، که مطابق میل حکومت‌گران نیست. گاهی زنگ هشدار وقایع ناگوار اجتماعی را به صدا درمی‌آورد، اما با گوش‌های ناشنوایی مواجه می‌شود. درنهایت نیز باعث می‌شود که گاهی بی‌اعتمادی و اختلاف میان مردان علم و عمل به وجود بیاید. از طرفی اختلاف نظر‌ها، مخصوصا در علوم‌ انسانی، به وفور دیده می‌شود. خاصیت انسان و جوامع انسانی همین پیچیدگی هاست. نمی‌توان جامعه‌ای را تصور کرد که در آن اختلاف نظر میان اندیشمندان، سیاستمداران و گروه‌های متنوع مردمی وجود نداشته باشد. اختلاف نظرات و عقاید همیشه هست، اما آنجایی خطرساز می‌شود که به جای درک متقابل‌، منجر به خصم متقابل شود. 

علوم‌ انسانی و مخصوصا علوم‌ اجتماعی، به واسطه درگیری مستقیم با جوامع و انسان‌ها از اهمیت زیادی برخوردار هستند. طبیعی است که هرچقدر توجه به این حوزه بیش از قبل شود، جامعه ما بیشتر به سمت پیشرفت حرکت خواهد کرد. همچون بسیاری از جوامع توسعه‌یافته که علومی همچون جامعه‌شناسی، از علوم برگزیده و بااهمیت آنها به شمار می‌رود، و همین موضوع یکی از دلایل پیشرفت آنها محسوب می‌شود.

 اما متاسفانه در جامعه ما آنچنان که باید، این بها و ارزش به علوم‌ اجتماعی داده نشده است. همین امر خود باعث بروز مشکلاتی مازاد می‌شود. اگر خواهان جامعه‌ای توسعه‌یافته و بر محور انسانیت هستیم؛ باید بیش از پیش به علوم مرتبط به جامعه‌مان بها دهیم، از پژوهش‌ها و نتایج به دست آمده در این حوزه بهره ببریم و درنهایت از ظرفیت‌های رشته جامعه‌شناسی در راه ایجاد یک جامعه بهتر استفاده کنیم.

 

منابع پیشنهادی جهت کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با تاریخچه علوم اجتماعی در ایران :

- کتاب جامعه‌شناسی جامعه‌شناسی در ایران از دکتر تقی آزاد ارمکی

- مقاله جامعه‌شناسی یا علم‌الاجتماع، نخستین کتاب، نخستین نویسنده از مسعود گل‌چین

 

comment
bookmark
|

نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.