ژانر ترسناک در کتاب کودک و نوجوان
و نویسندهای که ترساندن را چاشنی قلمش کرد
داستان ترسناک نسخه ادبی یک ترن هوایی است. به یک سواری هیجان انگیز میروید، که ضربان قلب شما را تند میکند، دلتان خالی میشود و در زیر پوست خود احساس گزگز میکنید. سپس وقتی تمام شد، با خیال راحت لبخندی میزنید. شما خود را به منطقه امن خود رساندهاید، بدون اینکه واقعا در خطر باشید.
داستانهای ترسناک به بچهها کمک میکند تا یاد بگیرند که چگونه با دنیای واقعی کنار بیایند. ما در دنیای ترسناکی زندگی میکنیم و این حس در کودکان بیشتر است. چیزهای زیادی وجود دارد که آنها نمیفهمند، احساساتی را لمس میکنند که شناختی از آن ندارند. ترس، خشم، حسادت و ناامیدی را تجربه میکنند و باید با آن کنار بیایند. آنها با مطالعه این داستانها میفهمند که زندگی همیشه آسان نیست و یاد میگیرند که اشکالی ندارد که گاهی بترسند. هیولاها سرگرمکننده هستند، اما باید به ما در درک موقعیتهای ترسناک و نحوه کنار آمدن با آنها کمک کنند.
دنیا میتواند مکانی ترسناک باشد و داستانهای ترسناک نشان میدهند که چگونه وقتی بچهها از مغز و غرایز خود استفاده میکنند، میتوانند در امان بمانند. کتابهای ترسناک و هیجانانگیز، قوه تخیل را به کار میاندازند، ارزشهای مثبت را تقویت میکنند و در کودکان احساسات هیجانانگیزی را ایجاد میکنند. نکته مهمی که باید به آن توجه کنید این است که باید در انتخاب عناوین مناسب سن کودک، نهایت دقت را به خرج دهید و از عناوین مربوط به چیزهایی که فرزندتان به طور خاص از آن وحشت دارد، تا زمانی که این ترس قابل کنترلتر باشد، اجتناب کنید.
داستانهای مربوط به اجنه و هیولاها ممکن است بهترین انتخاب برای قبل از خواب نباشد (مخصوصاً اگر کودک شما زیر 7 یا 8 سال سن دارد)، اما میتواند به کودک شما کمک کند تا بیاموزد چگونه میتواند فانتزی را از واقعیت تشخیص دهد و شجاعت خود را تقویت کند. زمانی که کودک داستانی را میخواند که در آن کودکان دیگر به مقابله با ترسهای خود میروند، یاد میگیرد که با ترسهای خود روبهرو شود و راهی برای عبور از آنها پیدا کند.
در مورد کتابها صحبت کنید
در مورد این کتابها به همان روشی که در مورد کتابهای دیگر صحبت میکنید، بحث کنید. توجه کنید که کودکتان با این کار راحت باشد و برای او آزاردهنده نباشد. از او بپرسید که در این داستان، چه چیزی را دوست دارد و از چه چیزی خوشش نمیآید. از او بخواهید تا توضیح دهد اگر میتوانست، کدام بخش داستان را تغییر میداد و اگر یکی از شخصیتهای این کتاب بود، چه می کرد. در مورد قسمتهای ترسناک، نظر و احساس او صحبت کنید. اگر فرزندتان پس از خواندن یک کتاب ترسناک میترسد یا کابوس میبیند، به صحبت کردن در مورد تفاوت بین خیال و واقعیت ادامه دهید و راهکارهای خود را برای از بین بردن رویاهای بد ارائه کنید.
اگر فرزند شما به نوع خاصی از شخصیتهای ترسناک علاقه دارد، کتابهای بعدی را بر این اساس انتخاب کنید. بهتر است در مورد شخصیتهای افسانهای که ممکن است در این داستانها باشد، تحقیق کنید و داستانهای دیگری که در مورد آنها وجود دارد را بخوانید.
ژانر ترسناک و یک نویسنده ایرانی
حمیدرضا شاهآبادی یک نویسنده توانای ایرانی در این ژانر است که کتابهای او فقط در ژانر ترسناک و معمایی قرار نمیگیرد، بلکه او تاریخ را با چاشنی ترس و هیجان روایت میکند. او در کتابهایش، کودکان و نوجوانان را به یک سفر تاریخی هیجانانگیز میبرد.
کتاب لالایی برای دختر مرده در سال 1387 منتشر شد. این داستان در مورد دختری به نام زهره است که کسی را میبیند که دیگران توانایی دیدن او را ندارند. شاهآبادی از طریق روایت این داستان، مخاطب خود را با واقعه فروش دختران قوچانی آشنا میکند که یک اتفاق مهم و دردناک در تاریخ ایران است.
کتاب دیگر او یک مجموعه سه جلدی به نام دروازه مردگان است. این کتاب، خاطرات کتابدار مدرسه دارالفنون به نام رضاقلی میرزا است که حالا به دست پسری به نام مجید رسیده است. رضاقلی میرزا مدعی است که از سرزمین مردگان برگشته است و راوی آن چیزی است که در سرزمین مردگان بر او گذشته است و هرکسی توانایی شنیدنش را ندارد. نویسنده در نگارش این کتاب از وقایع تاریخی دوران قاجار الهام گرفته است و در قصه خود، مخاطب را با واقعهی تخریب اولین مدرسهی تهران به دست متعصبان جاهل آشنا میکند.
آخرین کتابی که او نوشته است، کابوسهای خندهدار است. این کتاب، داستان شکلگیری گروه تقلیدچی حبیب سلمونی از زبان پسرش، عطا است. شاهآبادی در کتابش، از قدرت هنر، تاریخ ظلم و مبارزه با آن میگوید و داستانی دلهرهآور را روایت میکند.
منابع:
نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.