VM

دهکده اندیشه‌ها
تعامل اندیشه‌ها، راهی مطمئن برای تغییر

zahra

@zahra

کارشناس جامعه شناسی

comment
bookmark
more-options
comment
bookmark
more-options

مشارکت سیاسی

مشارکت سیاسی چیست و چرا اتفاق می‌افتد؟

رای دادن و مشارکت سیاسی

 

اگر به موضوعات سیاسی علاقه‌مندید و در این زمینه مطالعاتی دارید، یکی از مسائلی که می‌تواند برایتان جالب باشد، مشارکت سیاسی است.

مشارکت سیاسی چیست؟

در یونان باستان عامه‌ی مردم در مکانی گرد هم می‌آمدند، درباره ی مسائل مملکتی بحث و تبادل نظر می‌کردند و به این صورت امور آنها رفع و رجوع می‌شد. این اولین شکل مشارکت سیاسی، آن هم به صورت مستقیم بود. 
امروزه چنین امکانی برای جوامع وجود ندارد، ولی مردم با شرکت در انتخابات که هر چند سال یک‌بار برگزار می‌شود، درباره‌ی امور جامعه‌ی خود نظر می‌دهند. این همان مشارکت سیاسی است.

درواقع مشارکت سیاسی تلاشی است که از سوی مردم عادی انجام می‌گیرد تا شاید اعمال حاکمان خود را تحت تاثیر قرار دهند یا صاحب منصبان را عوض کنند.
عده‌ای بر این باورند که فقط آن دسته اعمال گروه‌های اجتماعی که جنبه‌ی قانونی دارد مشارکت سیاسی محسوب می‌شوند؛ مانند رای دادن، عریضه نویسی به دستگاه‌های حکومتی و...‌ . از این منظر اعمال غیرقانونی مثل آشوب و تظاهرات خشونت آمیز مشارکت محسوب نمی‌شوند. برعکس این گروه، عده‌ی دیگری تنها اعمال غیرقانونی مانند شورش و قیام و... را مشارکت سیاسی به معنای واقعی می‌دانند؛ برای مثال آنارشیست‌ها کسانی‌اند که خواهان از بین بردن قدرت رهبری و انحصار قدرت هستند و این هدف را معمولا با استفاده از تاکتیک‌های انقلابی و پویا دنبال می‌کنند.

 

در تعریف مشارکت سه نکته قابل توجه است:

1) مشارکت شامل سخن گفتن هم می‌شود. پندارها یا عواطف ذهنی صرف، ذیل مفهوم مشارکت قرار نمی‌گیرند، زیرا هنوز تحقق نیافته‌اند. با سخن گفتن است که افکار به منصه‌ی ظهور می‌رسند.
2) مشارکت داوطلبانه است. این مفهوم در ارتباط با فعالیت های داوطلبانه و ارادی شهروندان تعریف می‌شود؛ مثلاً عضویت در یک سازمان بنا به دستور دولت، خارج از مفهوم مشارکت قرار می‌گیرد.
3) مشارکت با انتخاب همراه است؛ تعریف مشارکت بر این اساس قرار دارد که شهروند حق انتخاب مقامات دولتی، نوع حکومت و... را دارد. باید در میان کاندیدای انتخابات رقابت وجود داشته باشد و شهروند از بین آن‌ها انتخاب کند.

 

مشارکت سیاسی در ایران:

مردم ایران برای اولین بار در واقعه ی تحریم تنباکو، به‌طور فراگیر وارد مشارکت در صحنه‌ی تصمیمات سیاسی شدند و از زمان انقلاب مشروطه تا‌کنون، انتخابات در ایران برگزار شده‌است؛ لذا مشارکت سیاسی در ایران به صورت جدی با جنبش تحریم تنباکو و انقلاب مشروطیت آغاز می‌گردد.

 

تصویری از مشروطه خواهان ایران

در اولین انتخابات، شروطی برای داشتن حق رای وجود داشت و همه ی مردم حق رای نداشتند؛ شاهزادگان قاجار، روحانیون، اشراف، تجار، زمین‌داران و اصناف طبقه‌هایی بودند که به فرمان شاه می‌توانستند نمایندگان خود را برگزینند. از مردم عادی کسانی حق رأی داشتند که ملکی به ارزش دست کم هزار تومان ‌داشتند یا جزو اصناف شناخته ‌شده بودند و اجاره ی مغازه ی آنها حداقل به اندازه ی میانگین اجاره در آن محل ‌بود. داشتن بیست و پنج سال سن و "رعیت ایران" بودن از شرایط افرادی بود که حق رأی داشتند. در این انتخابات صنف‌های کم‌درآمد مانند حمالان و شتربانان حق رأی و نماینده‌ای نداشتند و زنان از حق رای برخوردار نبودند.

 

 

سطوح مشارکت سیاسی:

مشارکت سیاسی را می‌توان به سطوح گوناگون تقسیم کرد. پایین ترین تا بالاترین سطح مشارکت سیاسی عبارتند از:
1) رای دادن و شرکت در گزینش و انتخاب مسئولان
2) آزادی بیان و شرکت در تشکل‌های فعال سیاسی، ارزیابی عملکرد نهادها و مسئولان
3) نامزدی پست‌ها و کرسی‌های سیاسی و فعالیت آزاد انتخاباتی
4) دخالت و مشارکت در تغییرات و اصلاحات درون ساختاری (اصلاح نظام سیاسی حاکم)

5) اقدام و عمل برای تغییرات بنیادی نهادها و ساختارهای نظام حکومتی؛ انقلاب، شورش و... برای تغییر اساسی نظام حاکم و روی کار آمدن نظام سیاسی دیگر.

بیشترین میزان مشارکت سیاسی در سطح اول است ولی سطح پنجم تاثیر‌گذار ترین و پر‌اهمیت ترین سطح است.

 

چرا مشارکت سیاسی مهم است؟

این مسئله از این جهت حائز اهمیت است که به نظر می‌رسد مشارکت نداشتن شهروندان در امور سیاسی، نشانگر علاقه نداشتن مردم به نظام سیاسی و حمایت نکردن از آن است. از سوی دیگر مشارکت سیاسی یکی از مهم‌ترین ارکان توسعه به شمار می‌رود و از جمله ضرورت های نظام سیاسی در قرن حاضر است؛ در نتیجه بررسی عوامل موثر بر مشارکت شهروندان از اهمیت زیادی برخوردار است.


رویکرد اجتماعی در تبیین مشارکت سیاسی:

در این رویکرد گفته می‌شود کنش سیاسی افراد، تحت تاثیر گروه‌هایی است که به آن تعلق دارند. معیار‌‌های دوستان و خانواده است که رفتار سیاسی افراد را هدایت می‌کند. افراد آن‌گونه می‌اندیشند که از نظر اجتماعی در آن به سر می‌برند.

از نظر رویکرد اجتماعی، برقراری دموکراسی و افزایش مشارکت سیاسی مستلزم توسعه ی اقتصادی و اجتماعی است که بدون افزایش شهرنشینی، سطح سواد، آموزش، صنعتی شدن و توسعه ی وسایل ارتباط جمعی میسر نمی‌شود. عوامل اجتماعی مانند یک چرخه ی به‌هم پیوسته بر مشارکت اجتماعی اثر گذاشته و از آن تاثیر می‌پذیرند.

«لیپست» از مهمترین نظریه پردازان این رویکرد است.  متغیر‌های مورد نظر «لیپست» در این زمینه را می‌توان در سه دسته تقسیم بندی کرد:
یک) موقعیت اقتصادی؛ مانند سطح درآمد، شغل، محل سکونت
دو) موقعیت اجتماعی فرد؛ مانند وضعیت تاهل، مشارکت در نهادهای سیاسی-اجتماعی، مهاجر یا بومی بودن، سطح تحصیلات، سن و... . 
سه) موقعیت سیاسی‌-‌مذهبی فرد؛ سیاست و مذهب تاثیر متقابل بر یکدیگر دارند. ایدئولوژی سیاسی فرد و نگرش او به سیاست، با میزان مذهبی بودن وی و ویژگی های سیاسی خانواده اش ارتباط دارد.  
 

رویکرد روان‌شناختی:

از نظر رویکرد روان‌شناختی، منشاء مشارکت سیاسی در نیازهای روان‌شناختی افراد نهفته است. برای مثال شخصیت‌های قدرت طلب تمایل زیادی به مشارکت سیاسی دارند، یا نفع طلبی (انتظار پاداش) می‌تواند به عنوان محرک مثبتی در این زمینه عمل کند؛ بدین معنی که اگر فعالیت سیاسی همراه با پاداش باشد می‌تواند باعث افزایش عمل سیاسی شود. «لوین» از نظریه پردازان این رویکرد است. به نظر وی اگر فرد احساس جدایی و انفصال از نظام‌های سیاسی حاکم داشته باشد و مشارکت خود در فرآیندهای سیاسی را اثربخش نبیند، احساس مشارکت در رفتارهای سیاسی کاهش می‌یابد.

 

رسانه های اجتماعی و مشارکت:

رسانه‌های اجتماعی و تلویزیون هم بر مشارکت سیاسی موثر هستند. «لرنر» معتقد است ارتباطات، مشارکت و توسعه سیاسی را سامان می‌بخشد.‌ او می‌گوید میان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و مشارکت سیاسی و اجتماعی رابطه‌ی معناداری وجود دارد. با ورود تلویزیون به عرصه ی زندگی مردم، انتخاب‌های آنها بیشتر تحت تاثیر ظاهر افراد قرار گرفت. چنانچه امروزه شانس پیروزی کاندیدایی با چهره و اندام متناسب و ظاهر کاریزماتیک، بیشتر از کاندیدایی فاقد این ویژگی‌هاست. از دیگر سو به‌ نظر می‌رسد میزان اعتماد مردم به اخبار تلویزیونی و صادقانه دانستن آنها، افراد را به مشارکت در امور سیاسی تشویق می‌کند.

 

نقش مشروعیت در مشارکت سیاسی:

به نظر «وفادار» مهم‌ترین عاملی که بر انتخابات تاثیر دارد، مشروعیت، به ویژه مشروعیت مسئولین بوده است. عامل «اعتماد به مسئولین» باعث می‌شود مردم و دانشجویان عملاً در مسائل کشور بیشتر دخالت کنند. عملکرد مسئولین و در نتیجه میزان پذیرش آنها توسط مردم، بیشترین تاثیر را بر شرکت در انتخابات داشته است. در مجموع سه عامل نقش مهمی ایفا می‌کنند:

  1. تحصیلات
  2. وضعیت اقتصادی
  3. گرایش مذهبی

البته تحصیلات تاثیر کاهنده دارد؛ بدین‌صورت که با افزایش تحصیلات، علاقه به شرکت در انتخابات کاهش یافته است.

 

کلام آخر...

مشارکت مفهومی چند بعدی و پیچیده است که هر جامعه‌ای، از سطوح و انواع گوناگونی از آن برخوردار است. جوامع مختلف به دنبال ایجاد و افزایش مشارکت شهروندان خود در عرصه های اجتماعی هستند تا به وسیله ی آن، همبستگی و پیوندهای اجتماعی‌شان را تقویت و از فروپاشی اجتماعی جلوگیری کنند. نظریات گوناگونی برای تبیین این مسئله ارائه شده‌اند و هرکدام تاثیر یک دسته عوامل را برجسته‌تر می‌دانند. هر اقدامی در جهت افزایش مشارکت، نیازمند شناخت دقیق عوامل تاثیر‌گذار بر افکار و کنش‌های سیاسی مردم است که بدون انجام تحقیقات دقیق و بنیادی ممکن نیست.

با توجه به آنچه برشمرده شد، میزان برخورداری از سواد رسانه‌ای، تبادلات ما با افراد پیرامون‌مان و غیره می توانند بر کنش سیاسی ما تاثیر گذاشته و آن را تبیین کنند؛ لذا آگاهی یافتن در این زمینه ضروری است.


منابع:

«مشارکت سیاسی؛ مروری بر مفاهیم اولیه»، کاری از دفتر بررسی‌های سیاسی اجتماعی، دی 1374

«مشارکت سیاسی دانشجویان: ارزیابی برخی از پیش‌بینی کننده‌های مشارکت سیاسی»، دکتر کاووس سید امامی، بهار 1386

«بررسی عوامل اجتماعی و روانی موثر بر مشارکت سیاسی مردم شهر تهران»، دکتر ضیاء هاشمی و همکاران، زمستان 1388

«رسانه‌های اجتماعی و مشارکت سیاسی در انتخابات»، علیرضا عبداللهی نژاد و همکاران، اسفند 1394
 

comment
bookmark
|

نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.