پرده دوم انقلاب
معرفی و بررسی کوتاه کتاب پرده دوم خاطرات شفاهی محمدرضا شرکت توتونچی اثر نوید ظریف کریمی و محمد باقری
معرفی و بررسی کتاب «پرده دوم»

مقدمه
موج دریا عظمتش را مدیون قطره قطره از آبهاییست که همت کردند و ایستادند. انقلاب و هر جنبش اجتماعی نیز مانند یک موج دریاست که اگر نفر به نفر مردم همت ایستادن نداشته باشند آن انقلاب و جنبش به نتیجه نمیرسد.
نوشتن و خواندن تاریخ برای زندگی در تاریخ نیست! بلکه برای ساختن آیندهایست که بدون استفاده از تجربه گذشتگان امکان برداشتن قدم درست در آن مقدور نیست. ذات انسان فراموش کار است و این یعنی انسان به تاریخ محتاج است!

ظرافتهای تاریخ نگاری
مورخان جهان در آثار متعدد به انقلاب اسلامی ایران که یک موج عظیم بود پرداختند. اما اکثر آنها دچار همان اشتباهی شدند که مردم ساحل در تماشای دریا به آن اشتباه دچار میشوند یعنی عظمت موج را میبینند اما قطرههایی که همت کردند و مبارزه کردند و ایستادند را نمیبینند.
اشتباه دیگری که اکثر مورخان به آن دچار میشوند این است که درگیر کلیشه گویی میشوند در حالی که عبرتهای تاریخی و درسهای قلم تاریخ عمدتاً نه در کلیشهها و کلیات بلکه در مسائل خرد و جزئی فهم میشود.
و اشتباه سومی که مورخان معمولا به آن دچار میشوند بتسازی و اسطورهسازی از انسانهاییست که مثل ما در همین اطراف به دنیا آمدهاند و در همین کوچهها کودکی کردهاند و در همین خیابانها بزرگ شدهاند مثل همه آدمهایی که هر روز میبینیم؛ اما یک تفاوت داشتند و آن این بود که ایستادند و در زندگی برای "انسان" جنگیدند! ایستادگی و مقاومت در برابر ظلم و اسبتداد به تعبیر دیگر انقلابی بودن یک امر دور از دسترسی نیست و نباید در تاریخ نگاری، انقلابی بودن را مختص به افرادی فوقالعاده که در گذشتههای دور میزیستند دانست و اتفاقا یکی از رسالتهای مورخان باز تولید انسانهای تاریخ ساز و انقلابی است.

تاریخ از زبان یک انقلابی
کتاب «پرده دوم» کتابیست که قدم به قدم، نفس به نفش خواننده را همراه خود میکشد و میبرد به روزها و لحظههایی که نه گفتنش راحت است و نه شنیدنش! کتاب از یک خانواده در یک محله از مشهد الرضا شروع میشود و راوی روزهاییست که صدای آزادی خواهی مردان و زنان در حکومت استبدادی رضاشاه با صدای تفنگ و بوی باروت آمیخته بود.
این کتاب خاطرات مردیست که ایستاد و مبارزه کرد! از مبارزهای که علیه جهالت و هوای نفس در دوران کودکی به وسیله شرکت در جلسات سخنرانی و مذهبی آغاز میشود و سپس با مبارزه علیه ظلم و استبداد بیرونی ادامه مییابد.
کتاب «پرده دوم» خاطرات شفاهی محمدرضا شرکت توتونچی از مبارزات و زندگی شخصی دوران قبل انقلاب و بعد انقلاب است. زندگی ایشان در یک خانواده معمولی مذهبی در مشهد آغاز میشود و به برکت التزامی که پدر ایشان به برگزاری و شرکت در جلسات مذهبی داشتند، محمدرضا هم زیر بیرق امام حسین علیه السلام در این جلسات بزرگ میشود. سپس به مرور پایش به جلسات سیاسی هم باز میشود و با نشستن پای صحبتهای اساتید بزرگ مشهدی روح خود را تعلیم میدهد. کمکم به این نتیجه میرسد که صرف شرکت در جلسات مذهبی و سیاسی برای عظمت روح او کافی نیست! به فکر میافتد که کاری باید کرد و باید علیه ظلم مبارزه کرد!
و همین کارها کمکم پای او را به ساواک باز میکند. اول ساواک مشهد و بعد کمیته مشترک تهران! توصیف خاطرات شکنجههای زندان او چیزی نیست که قلم من جرأت نوشتنش را داشته باشد چون حتی آنچه که محمدرضا از آن به عنوان کمترین شکنجه یاد میکند مو به تن آدم سیخ میکند:
«کابل را به کف پا میزدند، قلب آدم تکان میخورد. من موقع کابل خوردن دندانهایم را روی هم فشار میدادم. آن قدر به دندانهایم فشار میآوردم که یکی یکی شکست و به تدریج همه دندانهایم ریخت!»
مسئله احزاب، گروهها و جریانهای قبل از انقلاب که در پیروزی انقلاب نقش داشتند، یکی از مسائل مهم و پر چالش تاریخ معاصر است. برای تحلیل درست این طیف از مردم که در سرنگونی حکومت پهلوی با مردم و خط امام هم راستا بودند اما از لحاظ ایدئولوژیک با خط امام زاویه داشتند، لازم است که جزئیات تاریخ بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد. برای این بررسی از سویی باید نگاه از بالا داشت یعنی سیر تاریخی جریانها، ایدئولوژی آنان، پیش زمینههای تأسیس و... را بررسی کرد و از سوی دیگر باید خاطرات جزئی افرادی که با این جریانها برخورد داشتند را بررسی کرد. آقای توتونچی از افرادی بودند که هم در داخل زندان و هم در خارج زندان با این طیف از مبارزین برخورد داشتند و در بسیاری از خاطراتی که در کتاب پرده دوم نوشته شده ما شاهد مرزبندیهایی هستیم که در کتابهای جریان شناسی و تاریخی این مرزها به این وضوح مشخص نیستند.
و نکته دیگر که درباره این خاطرات برای ما خیلی مهم است نقش تعالیم دینی، جلسات مذهبی و ارتباط با علماء در تربیت انسان است که ما میبینیم آقای توتونچی حتی زیر سختترین شکنجهها دوستانش را لو نمیدهد و مقاومت میکند.
و درس دیگری که آقای توتونچی به ما میدهند این است که هیچ وقت و در هیچ شرایط و موقعیتی نباید از مبارزه دست کشید حتی در زندان و حتی در زیر شکنجه! و به قول خود ایشان:
«در عاشورای حسین از آن جهت محزونیم که چرا ملتها با ظلم و ستم مبارزه نکردند و مسیر حق را نمیپویند».
منابع:
- کتاب پرده دوم
نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.