VM

دهکده اندیشه‌ها
تعامل اندیشه‌ها، راهی مطمئن برای تغییر

jabi

@jabi

در حال یادگیری

comment
bookmark
more-options
comment
bookmark
more-options

آزادگی

شکوهمندترین انتخاب انسان

انسان‌های آزاده از هر دین و نژادیسال‌ها پیش، در جلسه‌ای، جمله‌ای شنیدم که بر ذهنم نقش بست. فردی پرسید: با توجه به تاریخ بشریت، که مملو از جنایات و پلیدی بوده، چگونه می‌توان به بشری که این‌چنین همنوع خود را آزار می‌دهد یا به قتل می‌رساند، امیدوار بود؟ معلم پاسخ داد: 

یک انسان خوب که آزادگی را انتخاب کرده، به تمام دنیا می‌ارزد. انسان آزاده مثل الماسی در انبار ذغال است؛ کمیاب، اما چنان درخشان که راه بشریت را روشن می‌کند. این یک قیاس بشری نیست. مقصود نشان دادن کمیابی و ارزش آزادگی ست.

آن روزها این سخن را بیشتر به چشم یک تشبیه زیبای ادبی می‌دیدم. امروز اما، عمق این حکایت را بهتر درک می‌کنم.

بشر هر قدر درگیر جور و جنایت و خرافه و ترس شده باشد، یک انسان آزاده کافی‌ست تا یادمان بیاورد هنوز می‌توان انسان بود. در هر گوشه از جهان، کسانی زیسته‌اند که بدون شعار و تظاهر، معنای آزادگی را زندگی کرده‌اند. افرادی از دین‌ها، نژادها و باورهای گوناگون، اما با یک گوهر مشترک در جان.

آزادگی یعنی زیستن بر پایه وجدان، نه بر مدار ترس یا طمع. انسان آزاده راست‌گوست، حتی اگر حقیقت به زیانش تمام شود؛ مهربان است، بی‌آنکه چشم‌داشتی از کسی داشته باشد، و به هر قیمتی نان و روزی به دست نمی‌آورد. در برابر قدرت سر خم نمی‌کند و در برابر ضعف و ناتوانی دیگران، خشمگین یا متکبر نمی‌شود. داناست و خود را در قالب هیچ دین، قوم یا مرزی زندانی نمی‌کند، زیرا حریم شکوهمند انسانیت، باور ناب اوست.

در هر مذهب و ملتی، نشانه‌هایی از آزادگی می‌توان یافت؛ انسان‌هایی که از مرزهای باور و قومیت فراتر رفتند و به شرافت انسانی معنا بخشیدند. از غلامرضا تختی، ورزشکاری که پهلوان شد و نشان داد بزرگی، یعنی فروتنی و یاری انسان، نه نمایش قدرت؛ تا مارتین لوتر کینگ، وکیلی که رهبر شد و عدالت را نه در انتقام، بلکه در عشق و برابری جست؛ و مهاتما گاندی، مردی لاغر و صبور که در برابر خشونت ایستاد و آزادی را با نیروی صلح به‌دست آورد. و در سرزمین چین، پیروان راستین سنت کنفوسیوس که آموختند بزرگ‌ترین وفاداری، پایبندی به وجدان بیدار است، حتی اگر در تقابل با قدرت و مقام قرار گیرد.

این‌ها همه، از سرزمین‌ها و باورهای گوناگون، شاید لزوما کامل نبودند، اما به یک معنا وفادار ماندند: انسان بودن، بی‌هیچ قید و شرط.

معلم راست می‌گفت: هر یک از این‌ها الماسی درخشان در انبار ذغال جهان بودند؛ یادمان می‌آورند که این نور، اگرچه کمیاب، هرگز خاموش نمی‌شود و هر انسانی، به اندازه توان خویش، می‌تواند در مسیر آزادگی گام بردارد.

طرح نمادین از درخشندگی آزادگی در جهان

 

comment
bookmark
|

نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.