VM

دهکده اندیشه‌ها
تعامل اندیشه‌ها، راهی مطمئن برای تغییر

Etemaad

@Etemaad

comment
bookmark
more-options
comment
bookmark
more-options

«حیثیت گمشده»؛ عبوس و عصبی، همگون با جامعه امروز؟!

مصالح و دستمایه اصلی سریال «حیثیت‌گمشده»، تفکر سنتی حاکم بر جامعه و روابط زن و مرد در قالب خانواده است.

تصویر سازی از بازیگران سریال «حیثیت‌ گمشده»؛ مهدی حسینی‌نیا، بهزاد خلج، مهدی زمین‌پرداز و بهاره افشاری
گره‌افکنی در قصه «حیثیت‌ گمشده»، بسیار وامدار روندی است که پیشتر «پوست شیر» طراحی کرد؛ پیشبرد داستان با توسل به نقاط کور متعدد و سرنخ‌های پیوسته. 

دور، دور درام‌های اجتماعی خشن و بی‌اعصاب است! استقبال این سالها از محصولاتی چون «زخم‌کاری»، «یاغی» و اخیراً «پوست‌شیر» در عین اعتنا به جنبه‌های فنی و هنری‌شان، از حیث مضمونی، طیف مخاطبان آثار پلتفرمی را بیشتر متمایل به روایتهایی ملتهب و پراسترس معرفی می‌کند.

 بر خلاف جریان اکران این روزها که کمدی‌های عامه‌پسندی مثل «فسیل»، «شهر‌هرت»، «آهنگ دو‌نفره» صدرنشین باکس‌آفیس هستند، لیست سریال‌های مطلوب و پربیننده را آنهایی تشکیل می‌دهند که تم عصبی و تعلیق و سوسپانس غالب‌تری دارند. نکته‌ای که مخاطب‌شناسی این جامعه هدف را دشوار می‌کند. اینکه آیا سینماروهای امروزی، خندیدن را در سالن‌های تاریک سینما طی تجربه جمعی مشترکی کنار یکدیگر می‌پسندند و از آنسو، برای جست‌و‌جوی هیجان و عصبیت، به تماشای سریال‌های شبکه نمایش خانگی در تنهایی پناه می‌برند؟! یا در نبود درام‌های سینمایی جذاب، کمدی‌های روی پرده را انتخاب می‌کنند؟! هر چه که هست، همین سلیقه جمعی، فعلاً سازندگان آثار پلتفرمی را بیشتر به ساخت سریال‌های رازآلود، جنایی و مهیج سوق داده است.

بر این اساس تعجب‌آور نیست سریال «حیثیت‌گمشده» نیز با توجه به نوع روایت و ساختارش، در رده تولیدات پربیننده قرار گیرد.

 

غیرت، نقطه‌ثقل قصه

 

تصویر بهاره افشاری در پوستر سریال «حیثیت گمشده»
«حیثیت‌ گمشده» درام خود را بر پایه غیرت مرد ایرانی پایه‌ ریزی کرده؛ فرمولی امتحان پس داده در سینمای فارسی که اینجا هم متکی به نشانه‌ های آن، در زرورقی از مدرنیت، جواب داده!

محصول جدید فیلیمو به کارگردانی «سجاد پهلوان‌زاده»، همچون ساخته قبلی او «سقوط»، مجموعه‌ای معمایی و دلهره‌آور و یک درام شهری است.

«حیثیت‌گمشده» درام خود را بر پایه غیرت مرد ایرانی پایه‌ریزی کرده است. موتور‌محرکه جذابی که قصه را پیش می‌برد و تماشاگر را کنجکاو و متعصب می‌سازد. فرمولی امتحان پس داده در سینمای فارسی که اینجا هم متکی به نشانه‌های آن، در زرورقی از مدرنیت، جواب داده!

«مهدی حسینی‌نیا» در نقش امیر، مردی است که فقدان همسرش هاجر (بهاره افشاری) را در پیوند مرموزی با رازهای پنهان زندگی او می‌بیند. از سر غیرت، برنمی‌تابد تا همزمان با خاکسپاری او، فرضیه‌ها و تئوری‌های مرگ ناگهانی‌اش را هم دفن کند. بنا دارد تا بلکه با کشف جزییات مبهم مناسبات و روابط او در لایه نهانی زندگی‌اش، افکار مغشوش خود را سر و سامان دهد تا بلکه از انگ بی‌غیرتی نجات یابد.

این دُز «ناموس‌پرستی» از شاخص‌ترین نمونه‌اش همچون «قیصر» اثر «مسعود کیمیایی» در سال ۱۳۴۸ و برخی دیگر از فیلم‌های او مثل «ردپای‌گرگ»، «حکم» و ... که در ادامه به بحث «انتقام» می‌رسد تا تنور روایت را داغ نگه دارد، در تولیدات سالهای اخیر همچون «لاتاری»، «مغزهای کوچک زنگ‌زده»، «شنای‌پروانه» و ... نیز رعایت شده و در گیشه پاسخ گرفته. مصالح و دستمایه اصلی سریال، تفکر سنتی حاکم بر جامعه و روابط زن و مرد در قالب خانواده است. تفکری که مضمون و محور را بر غیرت کاراکتر اصلی استوار کرده؛ تا حدی که رسول (مهدی زمین‌پرداز)، خواستگار قبلی همسرش که پاسخ منفی گرفته بوده نیز از شمول متهمان او خارج نیست! 

«حیثیت‌گمشده» با همین نگاه تلاش دارد تا روایتش را پیش ببرد. ضمن اینکه گره‌افکنی در این قصه، بسیار وامدار روندی است که پیشتر «پوست شیر» طراحی کرد؛ پیشبرد داستان با توسل به نقاط کور متعدد و سرنخ‌های پیوسته. گرفتار در لابیرنتی پر پیچ و خم که گویی پایانی برایش متصور نیست. یک آدرس به آدرس دیگری می‌رسد و متهم فعلی، مسیر را برای رسیدن به فردی دیگر هموار می‌کند. جریانی که می‌تواند تا ابد ادامه داشته باشد و با افزودن خرده‌روایتهایی نسبتاً جذاب و برانگیزاننده، احتمالاً ذهن تماشاگر را هم از وجه کشدار شدن سریال، دور می‌کند!

امیر از خانه تیمی موادفروشان به سمت اسماعیل (بهزاد خلج) راهنمایی و سپس، از سوی او برای پیگیری سرنخ دیگری تهییج می‌شود. قصه‌پردازی بر این مدار، در جامعه‌ای که گرفتار فقر و کمبود است و عمده مخاطبانش، کاراکتر اصلی را حسابی درک و با او حس همدردی می‌کنند، می‌تواند به سهولت راه خود را باز کند و پیش ببرد!

 

امتیازی به نام بازی‌های مقبول

 

تصاویر بازیگران سریال «حیثیت‌ گمشده»؛ بهاره افشاری، بهزاد خلج، مهدی زمین‌پرداز و الناز حبیبی
انتخاب بازیگران «حیثیت گمشده»،  ترکیبی از بازیگران اخیراً مطرح شده آثار نمایش خانگی و یکی دو چهره نام‌ آشنای سالهای اخیر است

 

در شکل‌گیری موفق جریانی که توصیفش رفت، بازیگران نقش بسزایی دارند.

مهدی‌حسینی‌نیا در نخستین رل اصلی، چشمگیر و پرتلاش است. بیننده با تکیه بر پیش زمینه ذهنی‌ای که از نقشهای او دارد، امیر را فردی قابل‌اعتماد و خانواده‌دوست و در عین حال قلدر و بی‌اعصاب تشخیص می‌دهد. این دو مورد آخر البته که وجهی بی‌منطق از شخصیت امیر نیز می‌سازد تا او را برای هر کنش و واکنش یکباره‌ای محق جلوه دهد. بویژه که همسرش را نیز به دلایل نامعلومی، قربانی توطئه می‌داند و با همین انگیزه مجاز به اعمال هر نوع خشونتی به نظر می‌رسد. تماشاگر هم راضی از این پروسه پر زد و خورد و کوشش‌هایی که برای گره‌گشایی‌های قطره چکانی می‌شود، از کاراکتر دل نمی‌کَند.

«بهزاد خلج» نیز دقیقاً کارکردی شبیه به حسینی‌نیا دارد. تا حدود زیادی از نقش‌های معمول فرعی فاصله گرفته و در عمق میدان، هم در مظان اتهام است و هم پتانسیل همراهی با قطب مثبت روایت را دارد. کاریزمایی که او از سریال «آقای قاضی» تا «پوست‌شیر» برای خود خریده، اینجا کمک کرده تا ابعاد منفی نقشش تلطیف شود.

او هم یک دار و دسته مواد فروش را هدایت می‌کند و هم ممکن است نقش مساعدت‌گونه در قبال امیر داشته باشد. بر همین مبنا، نویسندگان وجوه سیاه نقش اسماعیل را تعدیل کرده‌اند.

«امیر‌ نوروزی» در نقش فرشاد، با گریمی متفاوت، به قول سعدی مردی است «هرزه‌گرد بی‌نماز هوس‌باز که روزها به شب آرد در بند شهوت»! غرق در تمکن مالی که با اتکا به آن، دیگران را تحقیر می‌کند و معتقد است هر چه را اراده کند، به دست خواهد آورد! نوروزی دافعه و وقاحت کاراکتر را بخوبی عینیت بخشیده و حتی در لایه‌های زیرین، یکی از متهمان اصلی مرگ هاجر به چشم می‌آید.

النازحبیبی در نقشی متفاوت که با کمدی‌های آشنایش فاصله دارد، دختری اسیر بی‌تدبیری و ندانم‌کاری‌های پدر را به تصویر کشیده که پس از ازدواج اجباری‌اش همچنان باید با تحقیرهای همسر بسازد و از سوی دیگر، بهای حمایت از برادرش را هم بپردازد.

«مهدی زمین‌پرداز» در نقش رسول، مطابق معمول پرانرژی است و پر جوش و خروش. به عنوان پزشکی که پروانه پزشکی‌اش باطل شده و زمانی خاطرخواه هاجر بوده، کنتراست‌های جالبی در کنار امیر پدید می‌آورد و می‌تواند عنصری اثرگذار در ادامه روایت باشد.

 

نکته آخر و دغدغه‌ای فرهنگی

 

بهزاد خلج در نمایی از سریال «حیثیت‌گمشده»
ساخت و ترویج سریال‌ هایی مثل «حیثیت‌ گمشده» که با وسواس‌ های پررنگ‌ تری حتی آنها را در ترویج لمپنیسم در اجتماع نیز مقصر قلمداد می‌ کنند، شاید بهتر باشد با بازنگری و کارشناسی دقیق تری صورت گیرد

گفتم که کاراکتر اصلی سریال، عصبی است و اهل زد و خورد و مشاجرات کلامی. رفتارهایی که متأسفانه در جامعه امروز در حال عمومیت یافتن هستند. ساخت و ترویج چنین سریال‌هایی که با وسواس‌های پررنگ‌تری حتی آنها را در ترویج لمپنیسم در اجتماع نیز مقصر قلمداد می‌کنند، شاید بهتر باشد با بازنگری و کارشناسی دقیق تری صورت گیرد. آن هم در جامعه‌ای که تشنه آرامش و تزریق امید و ایجاد رفاه است، دامن‌زدن به فاصله‌های طبقاتی و قهرمان‌پروری از شخصیت‌های کم‌مایه و گریزان از اندیشه و غریبه با منطق، تنها می‌تواند تنش‌زا و حساسیت‌برانگیز باشد.

نکته‌ای که در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی که یکی از جنبه‌های آن همین سریال‌ها و فیلم‌ها هستند، باید به دقت مورد توجه قرار گیرد.

comment
bookmark
|

نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.