مروری بر انواع مختلف کارآفرینی
بررسی ۱۰ نوع کارآفرینی همراه با مثالهای واقعی در دنیای کسب و کار
هر شخصی آرزوها و دیدگاههای متفاوتی برای نوع کسب و کاری که میخواهد ایجاد کند دارد و آنرا بر اساس شخصیت، مهارت و ویژگیهای کارآفرینانه خود اداره میکند. از طرفی هر نوع کارآفرینی چالشهای مخصوص به خود را دارد که راه غلبه بر آنها متفاوت است. بنابراین دانستن تفاوتهای بین انواع کارآفرینی بسیار مهم است زیرا سرمایهگذاری برای راهاندازی هر کسب و کار نیاز به آگاهی کامل در این خصوص دارد. در حقیقت موفقیت متعلق به کسانی است که تفاوتهای ظریف را درک میکنند، تصمیمات درست میگیرند و مشکلات را به طور موثر حل میکنند. به همین جهت قبل از هر تصمیمی بهتر است نوع کارآفرینی مد نظر را شناخت و آنرا از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد. در این مقاله ۱۰ نوع کارآفرینی مختلف همراه با مثالهایی در این خصوص ارایه شده است.
کارآفرینی کسب و کارهای کوچک (Small Business Entrepreneurship)
کسب و کارهای کوچک بخش بزرگی از کارآفرینی را در بر میگیرند. افراد انتخاب کننده این نوع، سود حاصل از فعالیت خود را در بیشتر موارد صرف حمایت از خانواده میکنند و سبک زندگی متوسطی دارند. این دسته افراد به دنبال سرمایهگذاریهای ریسکپذیر نیستند؛ خود، مدیر و صاحب اصلی کسب و کارشان هستند و معمولا اعضای خانواده، دوستان یا کارمندان محلی را استخدام میکنند. در این نوع کارآفرینی، نوآوری در سطحی میانه قرار دارد و بر پایه تغییر در محصولات و خدمات موجود یا انجام کار در سطحی مطلوبتر است.
برای یافتن یک نمونه خوب از کارآفرینی کسب و کارهای کوچک لازم نیست زیاد جستجو کنید. فروشگاههای مواد غذایی محلی، رستورانها، آرایشگاهها، بوتیکهای کوچک و تکنسینهای فنی بخشی از این دسته هستند.
کارآفرینی شرکتهای بزرگ (Large Company Entrepreneurship)
یک نوع کارآفرینی پیشرفته که نوآوری در آن نقش مهمی دارد. این شرکتها اغلب بخشی از یک تیم بزرگ مدیران هستند که خدمات و محصولات جدیدی را بر اساس نیاز و اولویتهای مصرف کننده و تقاضای بازار ارایه میکنند. زمانی که رشد یک کسب و کار کوچک سریع باشد یا اینکه توسط یک سرمایهدار خریداری شود، میتواند نوعی از کارآفرینی شرکتهای بزرگ باشد. اغلب موارد از آنجا که بزرگ شدن کسب و کارها با رشد سریعی همراه نیست، رهبران آن سعی میکنند با خریداری یک شرکت کوچکتر و موفق و واگذار کردن انجام خدمات نوآورانه به آن، سطح کارآفرینی خود را ارتقا دهند.
شرکتهای مایکروسافت، گوگل و دیزنی نمونههایی از این نوع کارآفرینی هستند. در این میان دیزنی را میتوان نمونهای از شرکتهای بزرگی دانست که برای رشد سریعتر پس از سالها شراکت، در سال ۲۰۰۶ استودیوی انیمیشن پیکسار را خریداری کرد. در حقیقت این شرکت بجای ایجاد یک شرکت جدید برای رقابت با پیکسار، این استودیوی رو به رشد و موفق را خریداری کرد. همانطور که همگان شاهد بودن از آن زمان این فعالیت سود بسیاری را نصیب دیزنی کرد و موفقیتهای پر شماری را بدست آورد.
کارآفرینی استارتاپی مقیاس پذیر (Scalable Startup Entrepreneurship)
باور بنیانگذاران این نوع کارآفرینی انجام تغییرات بزرگ در دنیا است. آنها اغلب از سرمایهگذاران خطرپذیر بودجه دریافت میکنند و متخصصان و کارشناسان خلاق و ماهر، مدیریت و انجام فعالیتهای این نوع کارآفرینی را بر عهده میگیرند. استارتآپهای مقیاسپذیر به دنبال مواردی هستند که در بازار وجود ندارد و راهحلها و راهکارهایی نو را برای مسائل و چالشهای مختلف ابداع میکنند. گسترش سریع و بازده بالای سود از اهداف اصلی این نوع کارآفرینی است. استارتآپهای مقیاسپذیر در اندازههای بزرگتر هم به شکل مشابه و پایدار فعالیت میکنند و دارای توانمندی لازم در تطبیق خود در شرایط جدید و بزرگتر از قبل هستند. به عبارتی مقیاسپذیری قابلیتی برای افزایش منابع موجود و رشد در اندازهای بزرگتر بدون محدود شدن توسط عواملی مانند سرمایهگذاری مالی، منابع انسانی و ساختارهای مرسوم است.
استارتآپهای واقع در سیلیکون ولی، فیسبوک، اینستاگرام و اوبر نمونهای از این نوع کارآفرینی هستند. در این میان اوبر نمونه جالب توجهی است که برای متحول کردن صنعت تاکسیرانی کار خود را شروع کرد و پس از جذب سرمایه در مدت زمان کوتاهی سهم زیادی از بازار را بدست آورد. هر چند در آن زمان منتقدان، اقدامات این شرکت را زیر سوال بردند و اینگونه بیان میکردند که شرکت اوبر با نرخ پایین خود کسب و کارهای مشابه دیگر را نابود کرد، اما هیچ کس نقش آن در تغییر چشمگیر نحوه رفت و آمد عموم مردم را نمیتواند نادیده بگیرد.
کارآفرینی اجتماعی (Social Entrepreneurship)
این نوع کارآفرینی به دنبال ارایه راهکار و حل مشکلات اجتماعی از طریق ارایه محصولات و خدمات خود هستند. یک تجارت آگاهانه که بر حل مشکلات اجتماعی مانند دسترسی به غذا، پول و آموزش متمرکز است. هدف اصلی آنها تبدیل جهان به مکانی بهتر برای همه مردم است و برای بدست آوردن سود یا ثروت کلان فعالیت نمیکنند. این نوع کارآفرینان تمایل دارند که سازمانهای غیر انتفاعی یا شرکتهایی را راهاندازی کنند که خود را وقف کار در جهت فعالیتهای خیر اجتماعی میکنند.
نمونهای از این نوع کارآفرینی، شرکت نسل هفتم، یک شرکت آمریکایی فعال در محصولات شوینده سازگار با محیط زیست است که در سال ۱۹۸۸ میلادی برای حل چالش نگرانی جامعه در مورد مواد شیمیایی موجود در محصولات بهداشتی و شویندهها تاسیس شد. این شرکت ۱۰ درصد از سود خود را به سازمانهای غیر انتفاعی و کسب و کارهای فعال در حوزه محیط زیست اهدا میکند. حاشیه سود شرکت پایین است با این حال درآمدزایی لازم برای گرداندن کسب و کار خود را نیز دارد.
کارآفرینی نوآورانه (Innovative Entrepreneurship)
کارآفرینان نوآور دائما در حال ارایه ایدهها و اختراعات جدید هستند و آنها را تبدیل به کسب و کارهای تجاری میکنند. هدف اصلی آنها اغلب تغییر شیوه زندگی مردم در جهت مسیر بهتر است. بنیانگذاران آن اغلب افرادی با انگیزه و پر شورند که بهدنبال یافتن راههای جدید برای متمایز کردن محصولات و خدمات خود از سایر کالاهای موجود در بازار هستند. این نوع کارآفرینی جاهطلبانه است و اغلب برای شروع، به سرمایهگذاری قابل توجهی احتیاج دارد.
افرادی مثل استیو جابز و بیل گیتس یا شرکت تسلا نمونههایی از کارآفرینان نوآور هستند. هیچ کس منکر نقش بزرگ آیفون، محصول شرکت اپل، در ارتباطات نیست. یا شرکت تسلا که با راهاندازی خودروهای برقی نوآوری بزرگی در صنعت خودرو ایجاد کرده است. هر چند خرید این خودروها برای عموم مردم امکانپذیر نیست با این حال رشد سالانه این شرکت و ادامه نوآوریهای آن ممکن است قیمت محصولات را تا حدی پایین بیاورد که روش حمل و نقل نوینی در جهان ایجاد شود.
کارآفرینی تقلیدی (Imitative Entrepreneurship)
این دسته، کارآفرینانی هستند که از ایدههای تجاری دیگران به عنوان الهام در فعالیت خود استفاده کرده و برای بهبود آنها تلاش میکنند. کارآفرینان تقلیدگر به دنبال این هستند که برخی محصولات و خدمات ارایه شده در بازار را بهتر و سودآورتر کنند. در این نوع کارآفرینی افراد مایلند به ایدههای جدید فکر کنند و سخت کار کنند، اما در هر حال فعالیتشان با تقلید از دیگران شروع میشود. کارآفرینان در این گروه اعتماد به نفس و پشتکار بالایی دارند و از اشتباهات دیگران در زمان ایجاد کسب و کار خود درس میگیرند. اگرچه آنها ایدهها را کپی میکنند، اما به نوعی منحصر به فرد و خلاق هستند؛ زیرا با استفاده از تجارب موفقیت و شکست دیگران در جهت بهتر شدن و کسب موفقیت حرکت میکنند.
کارآفرینان خریدار (Buyer Entrepreneurship)
کارآفرینان این دسته، در یک کسب و کار موجود و موفق که به خوبی ایجاد و توسعه یافته است، سرمایهگذاری میکنند. آنها نیازی به شروع از صفر ندارند و فقط برای کسب درآمد بیشتر بر پایه مشاغل دارای پتانسیل از سرمایه خود استفاده میکنند و با عضویت در آن به عنوان هیئت مدیره تغییرات ساختاری یا مدیریتی که لازم است را انجام میدهند. به عبارتی به طور مستقیم و حرفهای با شرکت در ارتباط بوده و در رشد و شکوفایی بیشتر آن سهیم هستند. این نوع کارآفرینی ریسک و احتمال شکست کمتری دارد زیرا افراد، شرکتهایی را خریداری میکنند که پیش از این به خوبی در بازار جایگاه خود را داشتهاند. البته فقط کسانی میتوانند این نوع کارآفرینی را دنبال کنند که سرمایه و ثروت کافی برای خرید یک شرکت کاملا توسعه یافته را داشته باشند.
.
کارآفرینی داخلی (Intrapreneurship)
این دسته به افرادی گفته میشود که ضمن فعالیت بعنوان پرسنل شرکت، خلاقانه فکر کرده و مانند یک کارآفرین عمل میکنند. آنها افرادی دارای اعتماد به نفس، حرفهای و فعال هستند که در رشد شرکتها و پرورش افرادی با ذهنیتهای نوآورانه موثرند.
بزرگترین کارآفرینان داخلی جهان «اسپنسر سیلور» مبدع یادداشتهای Post-It در ۳M یا «استیون ساسون» مخترع دوربین دیجیتال قابل حمل در شرکت کداک است. این اختراعات توسط یک فرد ایجاد شدهاند، اما چشمانداز کاملا جدیدی به دنیای کسب و کار ارایه کردهاند.
کارآفرینی پرتلاش (Hustler Entrepreneurship)
کارآفرینان پرتلاش دارای این ویژگی منحصر به فرد هستند که به راحتی تسلیم نمیشوند و به هر شکلی با رفع موانع برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکنند. به عنوان مثال، برای انجام یک خرید بدون آنکه تسلیم شوند، تماسها و ایمیلهای زیادی برقرار میکنند تا فعالیت مد نظرشان تامین شود. افرادی پرشور، سختکوش و شجاع که تلاش مداوم و زیادی برای اداره کسب و کارشان انجام میدهند. این دسته معمولا کارهای کوچکی را آغاز کرده و بجای سرمایهگذاری، با تجربه چالشهای متعدد و تلاش خود، برای رشد و رسیدن به یک کسب و کار بزرگتر تلاش میکنند.
کارآفرینان پژوهشگر (Researcher Entrepreneurship)
پژوهشگران قبل از راهاندازی کسب و کار خود و ارائه محصول یا خدمات تا حد امکان تحقیق و پژوهش میکنند. آنها معتقدند که به این شکل با آمادگی بیشتر و اطلاعات مناسب، شانس بیشتری برای موفقیت دارند. یک پژوهشگر از این موضوع اطمینان دارد که همه جنبههای کسب و کار خود را به خوبی درک کرده است. این دسته تمایل دارند به جای تکیه بر فرضیات، بر حقایق، دادهها و منطق تکیه کنند. از آنجا که آنها در این مسیر طرحهای تجاری دقیقی را تهیه میکنند، احتمال شکستشان حداقل است.
قبل از راهاندازی کسب و کار خود تصمیم بگیرید که چه میخواهید
صرف نظر از اینکه کدام شکل از کارآفرینی را انتخاب میکنید، همه چیز به نقطهای بستگی دارد که میخواهید به آن برسید. اینکه آیا هدف شما تنها بدست آوردن درآمد است؟ یا اینکه در عین درآمدزایی میخواهید به مردم هم کمک کنید؟ یا اینکه در نظر دارید رئیس خودتان باشید؟
پاسخ به این سوالات به شما کمک میکند تصمیم بگیرید که چه نوع کارآفرینی میخواهید باشید. تا زمانی که پاسخ را ندانید، عاقلانه نیست که ایده کسب و کار خود را پیش ببرید. همچنین لازم است یک چشمانداز برای فعالیت خود ترسیم کنید، بنابراین زمانی را برای فکر کردن به آن اختصاص دهید. آن را روی کاغذ بیاورید، سپس یک نقشه راه برای رسیدن به هدف خود در نظر بگیرید. این موضوع میتواند تفاوت موفقیت و شکست برای شرکت نوپای شما را مشخص کند.
مراجع:
marketingtutor.net ، indeed.com ، fool.com
نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.