از خشکسالی تا شکوفایی
رویایی سبز با فناوری برای چشماندازی پایدار
۱۰ سال قبل، یکی از اساتید، با نگرانی هشدار میداد: «به سفرهای طبیعتگردی بروید و از مناظر لذت ببرید. شاید روزی تنها یادگارمان از دریاچهها و تالابها، عکسهایشان در آلبوم باشند». آن روز، هشدارش را اغراق آمیز پنداشتم. با خود اندیشیدم شاید بد نباشد غروب به زایندهرود بروم و تصویری به یادگار بگیرم در کنار پل خواجو. تا اینکه سال گذشته، به اصفهان سفر کردم. بستر خشکیده رودخانه را دیدم که مثل زخمی عمیق بر پیکر شهر بود. به روستاهای اطراف که رفتم، کشاورزان آن نواحی، که روزی به زمین و زندهرود میبالیدند، حالا با چشمانی اشکبار از مزارع و باغات بایرشان میگفتند.

موضوع زمانی تلختر میشود که همزمان با مصرف بالای منابع آب توسط صنایع آببر، سیاستهای انتقال آب و ساخت بیرویه سدها به اکوسیستم آسیب جدی وارد کرده است. این همان مدیریت ناکارآمد است: از یک سو کشاورزان بدون دسترسی به سیستمهای آبیاری مدرن تحت انتقاد قرار میگیرند و از سوی دیگر، رویکرد سازهمحور به مدیریت آب، با تبخیر گسترده در پشت سدها و هدررفت آب در فرآیند انتقال، بحران را تشدید میکند. چندوقت پیش، گزارشهایی را ورق میزدم که پیشبینی میکردند تا دو - سه دهه دیگر، بخشهای مرکزی و جنوبی فلات ایران، به علت فرسایش خاک، شوری و افت سطح آبهای زیرزمینی، غیرقابل کشت خواهند شد. در میان این اخبار ناامیدکننده، یک سؤال ذهن مرا مشغول کرده بود. چرا با وجود این هشدارها، هنوز برنامهای منسجم برای برونرفت از بحران اجرا نمیشود؟
در خیالپردازیهایم، به آینده فکر میکنم و به روستایی در جنوب ایران میروم. همدانشگاهیهای قدیمی را میبینم که با دانش روز و تجربههای بینالمللی، به ایران بازگشتهاند و با کمک مهندسان بومی، مدیریت یک مجموعه کشاورزی - تولیدی پیشرو در یکی از دهستانهای ساحلی را بر عهده دارند. از فراز تپهای مشرف به روستا، منظرهای زیبا پیش چشمانم گشوده میشود. گنبدهای شفاف بلورگون، زیر آفتاب میدرخشند. این سازههای پیشرفته، گلخانههای هوشمند هستند. نزدیک ساحل، نخستین چیزی که نظرم را جلب میکند، کارخانه کوچک شیرینسازی آب است با سقفی پوشیده از پنلهای خورشیدی. اینجا، هر مترمکعب آب دریا با نصف هزینه روشهای سنتی شیرین میشود. همدانشگاهیام توضیح میدهد: این فناوری را از پروژه خارجی اقتباس، اما با مهندسی خودمان بهینه نمودیم.

در گستره مزرعه، سایبانهای خورشیدی به چشم میخورد که همزمان سه کارکرد داشتند: تولید انرژی، ایجاد سایهبان برای گیاهان حساس به نور شدید، و بهینهسازی مصرف آب. این سامانه بر پایه جدیدترین فناوری سلولهای خورشیدی طراحی شده بود و سالانه مقادیر قابلتوجهی انرژی پاک تولید میکرد. جالب آنکه این پنلها، امکان نفوذ مطلوب نور خورشید برای فتوسنتز گیاهان زیرین را فراهم میساخت.
همچنین، بهینهسازی مصرف آب نیز در این مزرعه مورد توجه قرار گرفته بود. سیستم آبیاری زیرسطحی به گونهای طراحی شده بود که شبکهای از لولهها در عمق مناسب، آب را با کارایی بالا مستقیماً به ناحیه ریشه میرساندند. این روش موجب صرفهجویی چشمگیر در مصرف شده بود. در بخش دیگری، استخرهای پرورش میگو از پساب تصفیهشده گلخانهها استفاده میکردند که به چرخه پایدار آب در مزرعه کمک میکرد.

در پایان از دو گلخانه بازدید داشتیم. در یک گلخانه با سیستم هیدروپونیک، ریشههای گیاهان درون لولههایی قرار داشتند که محلول غذایی بهطور مداوم در آن جریان داشت و امکان جذب بهینه مواد مغذی را فراهم میکرد. در گلخانه مجاور که از سیستم ایروپونیک استفاده میشد، ریشهها در هوا معلق بودند و با مهپاشی مواد مغذی تغذیه میشدند که این روش نیز بهرهوری بالایی در جذب مواد غذایی داشت. هر دو سیستم در مقایسه با روشهای پیشین، کارایی قابل توجهی در رشد گیاهان و مصرف بهینه منابع نشان میدادند.

امیدبخشترین صحنه را در دفتر مدیر مجموعه دیدم. روی جلد ماهنامه کشاورزی، عکسی از زارعان خندان در میان مزرعهای به چشم میخورد، با تیتری که از تصمیم دولت برای احیای قلب تپنده ایران خبر میداد. برنامهای جامع با چند محور کلیدی: حکمرانی هوشمند آب با محدودیت بهرهبرداری از آبهای تجدیدپذیر، انتقال تدریجی صنایع آببر مانند فولاد به نوار ساحلی، بهینهسازی کشاورزی از طریق کاهش مصرف آب، توسعه کشت فراسرزمینی، واردات محصولات پرآببر و احیای منابع زیرزمینی از طریق روشهای سازگار با محیطزیست مانند احیای قناتها و تغذیه مصنوعی آبخوانها با استفاده از آبهای مازاد و منابع پایدار. این برنامه با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته پایش و مدیریت هوشمند آب، بهرهوری و پایداری خود را تضمین میکند.

غروب آن روز، زیر سایهسار نخلهای روستا نشسته بودم. پیرمرد کشاورز با لباس بومی، پارچ آب تصفیهشده را به دستم داد و گفت: این همان آبی است که روزی گمان میکردیم برای همیشه خشکیده است. در بازگشت، گلخانهها مثل ستارههایی در تاریکی میدرخشیدند. هر کدام نشان میداد که ترکیب فناوری، اراده و مدیریت هوشمند میتواند شورهزار را به بهشت تبدیل کند.

نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.