کلیشههای جنسیتی زنانه در فیلم «لیلا» از داریوش مهرجویی
نگاهی مختصر به جایگاه زن در فیلم لیلا
فیلم لیلا
لیلا (۱۳۷۵) سیزدهمین فیلم بلند داستانی داریوش مهرجویی است که آن را براساس داستانی از مهناز انصاریان نوشت. مهرجویی در این فیلم بافت اجتماعی خانوادههای ایرانی را در دورهای خاص به خوبی بازنمایی کردهاست. فضای سنتی متجلّی در فیلم، بازی روان و باورپذیر لیلا حاتمی و علی مصفا، از لیلا فیلمی گرم و محبوب ساخته است.

مروری بر فیلم لیلا
شخصیّت اصلی فیلم زنی به نام «لیلا» است که در روز شلهزردپزان با رضا آشنا میشود و مدتی بعد با هم ازدواج میکنند. لیلا با همسر خود «رضا» زندگی خوبی دارد تا اینکه متوجه میشود نمیتوانند بچهدار شوند. از همین جا مشکلات و جدلها آغاز میشود، مادر رضا سعی دارد که همسر دیگری برای پسرش اختیار کند، لیلا نهتنها این قضیه را میپذیرد؛ بلکه خودش رضا را به ازدواج مجدد ترغیب میکند. این مسئله باعث میشود زندگی عاشقانۀ لیلا و رضا با چالشهای فراوان و تأملبرانگیز مواجه گردد.
کلیشههای جنسیتی زنانه در فیلم لیلا
کلیشهها یا تفکرات قالبی، به باورها و ذهنیتهای ثابتی اطلاق میشود که آفریدۀ اجتماع هستند و در روند جامعهپذیری در افراد، درونی میشود. برخی از کلیشهها دربارۀ جنسیّت زن و مرد است که گاهی سبب تبعیض جنسیتی میشود. کلیشههای جنسیتی زنانه دیدگاههای خاص و از پیش تعیین شدهای را القا میکند. این نظرات ممکن است دربارۀ جنبههای عاطفی، اجتماعی یا جسمانی زنان باشد؛ مثلاً «زنان حسود هستند» یا «زنان نمیتوانند به خوبی مردان بر احساسات خود مسلط باشند». اینها کلیشههای منفی محسوب میشوند؛ زیرا باعث ترویج نابرابری جنسیتی در سطح جامعه میشود.
در فیلم لیلا شخصیّت اصلی داستان؛ یعنی لیلا به همراه دیگر زنان فیلم در حال اجرای برخی از کلیشههای جنسیتی زنانه هستند این تفکرات قالبی در آنها به گونهای درونی شدهاند که به صورت ناخودآگاه و اتوماتیکوار اجرا میشوند و در بسیاری موارد برای خود فرد یا اطرافیانش نتایج تأسفبار و فاجعهآمیزی دارند.
لیلا ظاهری مدرن و امروزی دارد، پوشش، اتومبیل و نحوۀ حرف زدن او تصویری از یک زن کاملاً مدرن و آزادیخواه ارائه میدهد. ولی آنچه در اطراف او قرار دارد و افرادی که در زندگیاش حضور دارند سنتی هستند. لیلا در ابتدا سعی در مبارزه با عقاید سنتی پیرامونش دارد؛ اما در انتها نمیتواند مقاومت کند و تسلیم میشود. روحیۀ مبارزه و مقاومت در لیلا دیده نمیشود و در صحنههای بسیاری به جای اعتراض و حرف زدن به خلوت خود پناه میبرد و با خود گفتگو و بحث میکند، او تابع جبر میشود و تسلیم شدنش نقطۀ عطف فیلمنامه را رقم میزند. مسئلهای که زندگی لیلا را دچار بحران کرده است موضوع نازاییاش است، شاید به همین دلیل است که اعتماد به نفسش را از دست میدهد و وقتی مادرشوهرش از او میخواهد که اجازه بدهد رضا مجدد ازدواج کند تا از همسر دومش بچهدار شود در اولین برخورد مقاومت و اعتراض زیادی از او نمیبینیم. لیلا دقیقاً وارد بازی یکی از کلیشههای جنسیتی زنانه؛ یعنی فداکاری میشود. این موقعیتی است که زندگی برایش فراهم کرده تا او بتواند هنجار و کلیشۀ همیشه تحسین شده در زنان؛ یعنی فداکاری و گذشت را اجرا کند. او سریع این انتخاب را میکند و به طرز عجیبی به رضا اصرار میکند دوباره ازدواج کند.
اجرای کلیشۀ جنسیتی فداکاری در لیلا بسیار عمیق و پیشرفته است، او برای تحقق درخواست مادرشوهرش؛ یعنی ازدواج مجدد رضا خیلی تلاش میکند تا جایی که گویی احساسات و عواطف خود را به طور کلّی ندید میگیرد و از خودگذشتگیهایی انجام میدهد که کسی از او انتظار انجام آنها را ندارد. لیلا چنان در کلیشۀ فداکاری فرو رفته که به نوعی خودآزاری دست میزند. کلیشههای جنسیتی زنانه توسط شخصیّت لیلا نهتنها اجرا میگردد؛ بلکه بازتولید نیز میشود این به درستی در تأثیرگذاری لیلا بر خواهرش دیده میشود.
«تو خانومی بکن» از جمله کلیشههای جنسیتی زنانه دیگری است که در فیلم لیلا از مادر رضا خیلی میشنویم گویی که مادر رضا سعی میکند این کلیشۀ جنسیتی زنانه را به لیلا یادآوری کند و به طور ضمنی بیان کند که خواستههای غیرطبیعی و زیادی از او ندارد، فقط از لیلا انتظار دارد که «خانومی» کند؛ یعنی فقط این ویژگی زنانه را اجرا کند. گاهی هم از روش دیگری استفاده میکند و میگوید «اگر رضا رو دوست داری یک کاری بکن» با این حرف به کلیشۀ دلسوزی اشاره میکند و از لیلا میخواهد به واسطۀ دلسوزی برای رضا تن به ازدواج دوم بدهد. این دلسوزی لیلا را وادار به تسلیم کرده است و چند بار در طول فیلم تکرار میکند که «هر چی مادرجون بخواد!». همین مسئله باعث میشود نتواند درک کند خواستۀ مادرشوهرش تا چه حد خودخواهانه و خشن است که در نتیجۀ آن عقبهها و گردنههای پرپیچ و خم پیش روی زندگی مشترکش با رضا ظاهر میگردد.
در پایان میتوان بدین نتیجه رسید که داریوش مهرجویی در فیلم لیلا بدون آنکه شعار بدهد و یا وارد بحثهای داغ حقوق زن شود، نشان میدهد چطور کلیشههای جنسیتی فداکاری، از خودگذشتگی، دلسوزی و صبوری به زنان آسیب میزند و منجر به مصیبت و رنج روحی آنان میشود. نقش مادری، سکوت و خانهداری و ... از دیگر کلیشههای جنسیتی زنانه هستند که در لیلا و دیگر شخصیّتهای زن فیلم میتوان مشاهده کرد.
جوایز و افتخارات فیلم لیلا
فیلم لیلا جوایز فراوانی را در سالهای نمایش خود به دست آورده است از جمله:
- برندهٔ دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن (لیلا حاتمی).
- برندهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل زن (جمیله شیخی) در سال ۱۳۷۵.
- جایزۀ بهترین فیلم سال (۱۳۷۶) از دوره ۱۲ منتخب منتقدان و نویسندگان.
- بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه در اولین جشن سینمای ایران.
- کسب عنوان موفقترین فیلم ایرانی با ۲۹ حضور بینالمللی (۱۳۷۷).
نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.