چگونه داستان بنویسیم (2): شناخت انواع ژانر
درسهایی درباره داستاننویسی
برای نوشتن یک داستان خوب، گذشته از اینکه باید عناصر داستان را به خوبی بشناسیم، باید با انواع مختلف سبکهای داستانی نیز آشنا بود. اهمیت شناخت سبکهای داستانی از این روست که نویسنده باید یکی از این سبکها یا تلفیقی از آنها را برای داستان خود انتخاب نماید.
هر سبک داستانی ویژگیهای منحصر به فرد خودش را دارد و نویسنده باید توانایی نگارش آن سبک را داشته باشد. مثلا در سبکهای معمایی و جنایی، طرح داستانی باید پیچیده و غیرقابل حدس باشد تا بتوان داستانی جذاب به مخاطب ارائه نمود.
در قسمت قبلی چگونه داستان بنویسیم، با ساختارهای داستاننویسی آشنا شدیم. در این قسمت میخواهیم با انواع سبکهای داستاننویسی یا ژانرهای داستانی آشنا شویم.
ژانر چیست؟
ژانر در لغت به معنای تیپ، نوع، دسته و جنس است. اصطلاح ژانر نه تنها در کتابها، بلکه در فیلم و موسیقی نیز به کار میرود.
از کلمه ژانر برای اولین بار در ادبیات یونان باستان و برای طبقهبندی شعر، نثر، اجرا و ... استفاده شد.
هر ژانر از لحاظ محتوا، موضوع، شدت و جزئیات دارای سبکی خاص و متمایز است. مثلا سبک نوشتاری در تراژدی برای کمدی مناسب نیست. هر چند گاهی میتوان کتابها را بر اساس ترکیب چند سبک مختلف پدید آورد. مثل کتاب «سفرهای گالیور» که تلفیقی از یک طنز ماجراجویانه فانتزی است.
شناخت ژانر کتاب کمک میکند تا داستانها را در سبکهای مختلف آن دستهبندی کرده و ویژگیهایی هرکدام را به خوبی بشناسید.
انواع مختلف ژانرهای داستانی
کتابهای داستانی سبکهای مختلفی دارند که در ادامه معرفی میشوند.
ژانر عاشقانه
ژانر عاشقانه معمولا در تلفیق با دیگر ژانرها استفاده میشود. هرچند داستانهای بسیاری نیز وجود دارند که صرفا عاشقانه هستند. در داستانهای صرفا عاشقانه روابط عاشقانه میان افراد در مرکز بوده و مهمترین موضوع کتاب عشق است و در طول داستان تنها به این روابط پرداخته میشود.
کتابهای موفق بسیاری در ژانر عاشقانه نوشته شدهاند که برخی از آنها مانند «بلندیهای بادگیر از امیلی برونته» چندین قرن است که در میان مردم محبوب است. برای درک بهتر ژانر عاشقانه و نحوه دیالوگ، فضاسازی، توصیف و غیره در ژانر عاشقانه میتوانید کتابهایی که در این سبک نوشته شدهاند را مطالعه کنید. از جمله کتابهای: «دفترچه» از نیکولاس اسپارکس، «چشمهایش» از بزرگ علوی، «دکتر ژیواگو» از بوریس پاسترناک، «غرور و تعصب» از جین آستین و دیگر آثار وی.
جین آستین یکی از نویسندگانی انگلیسی قرن ۱۸ است که رمانهای موفق زیادی در ژانر عاشقانه نگاشته است.
ژانر فانتزی
ژانر فانتزی یکی از ژانرهای نوظهور و بسیار محبوب در نزد نوجوانان و جوانان است. رمانهای فانتزی خمیرمایهای از جادو و عناصر طبیعی در خود دارند. این رمانها معمولا از داستانها و قصههای محلی گرفته میشوند. بهترین نمونه رمان فانتزی مجموعه کتابهای «هری پاتر» است. هر چند که کتابهای دیگری همچون «ارباب حلقهها» از جی. آر. آر تالکین، «میدگارد» از احمدرضا صالحی و غیره نمونههای موفقی از این ژانر به حساب میآیند.
بنابراین اگر مخاطب شما قشر نوجوان است، ژانر فانتزی میتواند انتخاب بهتری باشد. همچنین برای اینکه یک داستان فانتزی موفق داشته باشید بهتر است مطالعاتی در زمینه اساطیر و افسانههای محلی نیز داشته باشید. استفاده از شخصیتهای اساطیری و مکانهای باستانی به داستانتان قوام میبخشد.
مثلا در مجموعه «هری پاتر» نویسنده بهره زیادی از اساطیر برده است. یکی از شخصیتهای این مجموعه گرگینهای به نام فنریر فری بک است. در اساطیر اسکاندیناوی فنریر گرگ شروری است که در نهایت جهان را به آتش میکشد.
یا مجموعههای سه گانه «مگنس چیس» از ریک ریوردان، تماما بر اساس اساطیر اسکاندیناوی خلق شده است.
ژانر علمی تخیلی
این ژانر معمولا با ژانر فانتزی اشتباه گرفته میشود. ژانر علمی تخیلی بر مبنای علم حاضر نوشته میشود. بدین معنی که ژانر فانتزی بر اساس تخیلات و ذهن نویسنده نگاشته شده و مطالب هیچ مبنای علمی ندارد، اما در آثار علمی تخیلی نویسنده با نتایج واقعی و علم روز به اضافه کمی تخیل داستانش را مینویسد.
ژول ورن یکی از پیشگامان داستانهای علمی تخیلی است که بسیاری از فرضیههای علمی را در قالب داستانی بیان کرده است. یا داستان «آلیس در سرزمین عجایب» نیز نمونه یک داستان علمی تخیلی است. نویسنده با استفاده از نظریه دنیای موازی این داستان فوقالعاده را خلق نموده است.
ژانر ماجراجویی
این ژانر نیز یکی دیگر از ژانرهای محبوب مخصوصا در بین جوانان و نوجوانان است. قهرمانهای داستانهای ماجراجویانه معمولا با افراد واقعی مطابقت بیشتری دارند و تصویری که از آنها ارائه میشود، به واقعیت زندگی و افراد نزدیکتر است. در ژانر ماجراجویی قهرمان داستان با موانع و مشکلات زیادی روبه رو میشود که یکی پس از دیگری آنها را پشت سرگذاشته و در نهایت به موفقیت میرسد.
نکته مهم در این ژانر برای خلق یک داستان بینظیر، شخصیتپردازی صحیح و استفاده از تعلیق در داستان است. تعلیق کشش و حسی مرموز است که نویسنده نسبت به داستانش در خواننده ایجاد میکند تا هم احساسات همدلانه او را نسبت به شخصیتها برانگیزاند و هم او را تا پایان داستان همراهی کند. در واقع یک جور معلق نگه داشتن خواننده به شمار میرود.
بهترین نمونههای ژانر ماجراجویی کتاب «هابیت» از تالکین، «کیمیاگر» از پائولو کوئیلو، «جین ایر» از شارلوت برونته و «جزیره گنج» از رابرت لوییس استیونسون است.
ژانر معمایی، جنایی و کاراگاهی
این ژانر یکی از چالشیترین سبکهای داستاننویسی است. این داستانها باید طوری باشد که خواننده سعی کند حدسهای مختلفی برای خط روایی داستان بزند، ولی نباید به گونهای باشد که داستان اصلی از همان ابتدای کار لو برود. داستانهای معمایی مغز را به چالش کشیده و باعث میشود تا انتهای داستان فعال باشد.
یکی از معروفترین و موفقترین نویسندگان این سبک آگاتا کریستی است که بسیاری از رمانهای وی تبدیل به فیلم شدهاند. پوآرو و خانم مارپل از جمله ماندگارترین شخصیتهای کاراگاهی است که آگاتا کریستی ساخته است. مجموعه «شرلوک هلمز» از آرتور کانن دویل نیز از دیگر داستانهای معروف در این ژانر به شمار میآید.
ژانر وحشت
ژانر ترسناک یا وحشت نیز از محبوبترین رمانهای نسل جوان به شما میرود. بهترین رمان ترسناک، رمانی است که احساس ترس را در مخاطب زنده میکند. این ژانر آثار ارزنده بسیاری داشته که معمولا بهترین فیلمهای سینمایی از آن اقتباس شده است.
خمیر مایه داستانهای ترسناک عموما عناصر ماوراء طبیعی، خشونت، خون و غیره است. کتاب «فرانکشتاین» مری شلی، قدیمیترین نمونه این سبک داستاننویسی است. کتابهای ادگار الن پو و استیون کینگ نیز از جمله بهترین داستانهای این سبک به شمار میروند.
ژانر رئالیسم جادویی
رئالیسم جادویی در واقع واقعیت همراه با جادو است. این کتابها جادو را به زندگی واقعی میآورند. تفاوت رئالیسم جادویی با فانتزی در این است که در ژانر رئالیسم جادویی، جادو در دنیای واقعی رخ میدهد و برخی از مواردی که در آن مطرح میشود جادویی است. در صورتی که در ژانر فانتزی تمام داستان تخیلی و غیرواقعی است. در رئالیسم جادویی زندگی در یک فضای واقعی جریان دارد و در حین داستان شاهد اتفاقات عجیب و غیرمعمول خواهیم بود.
این سبک داستان برای اولین بار توسط گابریل گارسیا مارکز در رمان «صد سال تنهایی» به مخاطبان معرفی شد. در حال حاضر این سبک نوظهور در بین نویسندهگان بسیار محبوب است. نویسندههای موفقی چون هاراکی موراکی، ایزابل آلنده معمولا از این ژانر استفاده میکنند.
ژانر تاریخی
ژانر تاریخی همانطور که از اسمش مشخص است، در یک برهه زمانی از تاریخ روایت میشود. طرح داستان تاریخی میتواند کاملا ساخته و پرداخته ذهن نویسنده باشد یا اینکه برگرفته از یک ماجرای تاریخی باشد. ژانر تاریخی اگر به خوبی پردازش شود میتواند بسیار محبوب باشد. «برباد رفته» مارگارت میچل یکی از نمونههای موفق رمان در ژانر تاریخی است. برای آنکه این ژانر داستان جذابیت بیشتری داشته باشد، میتوان آن را با سبکهای دیگر داستاننویسی از جمله عاشقانه یا درام یا کمدی تلفیق نمود.
کتابهای «بیمار انگلیسی» از مایکل اونداتیه، «همسایهها» از احمد محمود و «راه آهن زیرزمینی» از کالسون وایت هد نمونههای موفق رمان تاریخی هستند که میتوانید برای بررسی بیشتر این ژانر از آنها استفاده کنید.
ژانر کمدی
شرح یک اتفاق به صورت خندهدار، نقد یک شخصیت اجتماعی با روکشی از طنز و شوخی، واکنش طنزآمیز افراد در مواجهه با بحران، تعاریف مختلفی است که از ژانر کمدی بیان شده است. داستان کمدی میتواند انواع مختلفی داشته باشد. از جمله: کمدی موقعیت، کمدی شخصیت، کمدی رمانتیک، کمدی درام و غیره.
در حال حاضر داستانهای طنز محبوبیت زیادی در بین عموم مردم دارد و باید توجه داشت کار در ژانر کمدی کمی مشکل است. یکی از بهترین طنزپردازان حال حاضر وودی آلن است که میتوانید برای آشنایی با این ژانر کتابهای وی را بررسی نمایید.
ژانر کمدی سیاه
کمدی سیاه در واقع نوعی از طنز است که نگاهی انتقادی به جریانهای هدف داشته و آن را با طنزی تلخ و گزنده بیان میکند. این کتابها از یک سو خواننده را به خنده انداخته و از سوی دیگر در او یک اندوه درونی ایجاد میکند. در کمدی سیاه خواننده با موقعیتهای مختلفی چون رنج، ترس و اندوه مواجه میشود. کتابهایی مانند «غریبهای در قصر» از مارک تواین، «یک اتفاق مسخره» از فئودور داستایوفسکی و «اتحادیه ابلهان» جان کندی تول از این ژانر به شمار میآیند.
جمعبندی
برای نویسندگانی که تازه میخواهند داستاننویسی را شروع کنند، شناخت ژانرهای مختلف داستانی بسیار مهم است. نویسنده باید بعد از انتخاب موضوع، ژانر مورد نظر خود را انتخاب نماید تا با توجه به ویژگیهای آن ژانر اقدام به شخصیتپردازی، فضاسازی، دیالوگنویسی و غیره نماید. سپس طرح داستان و تعلیق و کشمکشهای داستان خود را بر اساس آن ژانر بنویسد. مثلا در داستانهای معمایی، جنایی و کارگاهی نسبت به داستانهای عاشقانه داستان از کشمکش و تعلیق بیشتری برخوردار است.
همچنین شناخت ژانرهای مختلف و مطالعه کتابهایی که در آن ژانر نوشته شدهاند، میتواند مانند یک معلم و راهنما برای نویسندگان به شمار آید. قول معروفی در داستاننویسی وجود دارد که میگوید اگر داستان نویسی ۵ مرحله داشته باشد، ۴ تای آن خواندن داستان است. شما با خواندن داستان در واقع از شیوه نگارش و ترفندهای نویسنده برای پیشبرد داستان آگاه شده و کمک میکند تا داستانی بهتر و کاملتر داشته باشید.
نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.