معرفی «تئوری انتخاب» آقای ویلیام گلاسر
«نحوه فکر کردن، عمل کردن، و پاسخ به دنیای اطراف را میتوانیم انتخاب کنیم. خوشبختی و بهزیستی ما نهایتاً به دست خودمان است.» -ویلیام گلاسر
مقدمه
روانشناسان باورهای یکسانی درمورد ذهن و نحوه کارکرد آن ندارند. ویلیام گلاسر به طور نمونه موقعیت انسان را چه خوب چه بد، نتیجه انتخابهای او میدانست. او تا این حد پیش رفت که ادعا کرد چیزی به اسم بیماری روانی وجود ندارد و تنها عواقب انتخابهای نادرست انسان است که او را دچار تشویش روانی میکند. همچنین او الگوهایی مانند راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) را که برای اکثریت روانپزشکان و روانشناسان مرجع محسوب میشود تأیید نمیکند. وی معتقد است همه علائم بیماری که در این کتاب وجود دارد درحقیقت واکنش روان انسان به نارضایتی او از زندگی است. «واقعیت درمانی» نام رویکرد درمانی برآمده از اصول تئوری انتخاب است. (به مقاله چگونه یک روانشناس خوب پیدا کنیم؟ مراجعه کنید تا با رویکرد درمانی بیشتر آشنا شوید.) فعالیتهای گلاسر تأثیرات مثبت عمیقی روی خدمات سلامت روان، کسبوکار و آموزشوپرورش گذاشتهاست.
ویلیام گلاسر که بود؟
داستان از جایی شروع میشود که در تاریخ ۱۱ مه ۱۹۲۵ در کلیولند، اوهایو، (متعلق به کشور آمریکا) پسری خجالتی به اسم ویلیام گلاسر به دنیا آمد. با وجود تفاوتهای زیادی که پدر و مادر ویلیام داشتند، او کودکی خود را بیحادثه و شاد توصیف کردهاست. او در دانشگاه به مطالعه مهندسی شیمی پرداخت؛ اما تعدادی واحد روانشناسی نیز در کنار دروس اصلی خود گذراند. وقتی خدمت سربازیاش تمام شد، مصمم بود که در روانشناسی ادامه تحصیل دهد و یکی از انگیزههایش، این بود که احساس خجالت خود را مدیریت کند. پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، به اصرار رئیس دانشکدۀ پزشکی، دانشجوی روانپزشکی شد.
او در دوران رزیدنتی، بسیاری از سوپروایزرهای خود را بابت باورهای ضد - فرویدیاش خشمگین ساخت. به گفته گلاسر، عملاً آموزشی که به آنها داده میشد این بود که بیماران هیچ مسئولیتی نسبت به مسائلشان ندارند؛ زیرا قربانی عوامل و شرایط فراتر از کنترل خود هستند. گلاسر مخالف بود و باور داشت باید با مُراجع طوری رفتار کرد که به حق انتخابش در زندگی و مسئولیتش در قبال حال خوب یا حال بد آگاه شود. سؤال همیشگی او از بیماران این بود که از امروز برای زندگی خود چهکار میکنید؟
بعد از دوران رزیدنتی، در بیمارستان دولتی آسیبدیدگان جنگ و یک مرکز بازپروری دخترانه مشغول به کار شد. با جوانان آنجا ارتباط خوبی داشت و آنها را تشویق میکرد عهدهدار مسئولیت کارهای خویش باشند. بهعلاوه، در این اماکن به آموزش مباحثی پرداخت که بعدها تبدیل به مبانی «واقعیت درمانی» شد.
تئوری انتخاب
تئوری انتخاب ویلیام گلاسر، دارای پنج بخش اصلی است:
۱) نیازهای بنیادین
۲) دنیای مطلوب
۳) دنیای ادراکی
۴) مکان مقایسه
۵) رفتار کلی
نیازهای بنیادین
فرض نظریۀ انتخاب این است که انسانها با پنج نیاز اساسی متولد میشوند:
- بقا: انسانها دارای یک انگیزه درونی برای رفتن به سمت شرایط و عواملیاند که باعث حفظ خود یا نوع خویش میشود؛ مانند خوراک، امنیت، جفت و...
- عشق و تعلق: مردم میخواهند دوست بدارند و دوست داشته شوند. همینطور احساس کنند به یک گروه تعلق دارند.
- قدرت: نیاز به قدرت تنها به معنای سلطهجویی، کشورگشایی و به دست آوردن موقعیتی اجتماعی نیست بلکه علاوه بر این موارد به معنای نیاز به تأثیرگذاری، احساس ارزشمندی، شایستگی و دریافت احترام از سوی دیگران است.
- آزادی: انسانها دوست دارند در زندگی، خودشان تصمیمگیری کنند و به آن جهت دهند.
- تفریح: میل برای بازی کردن و لذت بردن از جهان اطراف در انسان وجود دارد.
طبق این نظریه، رفتار انسان هدفمند و هدف آن رفع یک یا چند نیاز از نیازهای بنیادین است. هر آنچه انجام میدهیم با انگیزه رفع نیازهایمان انجام میگیرد. نیازهای بنیادین چند ویژگی دارند:
- همگانیاند
- ذاتیاند
- میتوانند همپوشانی داشته باشند: فردی را در نظر بگیرید که کلاس فوتبال ثبتنام میکند. او در ابتدا ممکن است صرفاً به فکر تفریح باشد؛ اما بهمرور که مهارتش در این بازی افزایش یابد، احساس توانمندی او بیشتر شده و نیاز به قدرتش هم تأمین میشود. پس همزمان در حال رفع دو نیاز است و در این سناریو این دو نیاز همپوشانی دارند.
- ممکن است با همدیگر در تعارض باشند: مثلاً میان رابطه دو نفر که نیاز به قدرت در آنها قوی است یک تعارض میانفردی به وجود میآید و احتمال دارد که با یکدیگر درگیر شوند. یا دانشآموزی که دوستانش شب امتحان او را به بیرون رفتن دعوت میکنند دچار تعارضی درونفردی بین نیازهای قدرت و تفریح میشود. او هم دوست دارد با تفریح کردن احساس لذت بکند و هم با کسب نتیجه مطلوب در امتحان شایستگی خود را اثبات کند و ناچار است یکی از نیازهایش را به تعویق بیندازد.
- شدت نیازها در هر کس متفاوت است: ممکن است در شخصی نیاز به قدرت قویتر باشد و در یک فرد دیگر نیاز به تفریح. پس این پنج نیاز در همه وجود دارند؛ اما با شدتهای متفاوت.
- انسان لحظهبهلحظه دنبال ارضای همه این نیازها است؛ به عبارتی این فرایند پویاست.
دنیای مطلوب
دنیای مطلوب هر کس تصاویری ذهنی از خواستههایش است. گلاسر اصطلاح «آلبوم تصویری شخصی» را به کار میبرد. این آلبوم، مجموعهای از افراد، ایدهها، موقعیتها، و اشیای بهخصوصی است که یک یا چند نیاز بنیادین فرد را برطرف میکنند و احساس خوبی به شخص میدهند. دنیای مطلوب یک بازنمایی ذهنی از دنیای ایدهآلی است که شخص دوست دارد در آن زندگی کند.
درحالیکه نیازهای بنیادین همگانی هستند، تصاویر درون دنیای مطلوب هر کس خاص و منحصربهفرد است. دو نفر را تصور کنید که به دنبال برطرف کردن نیاز بنیادین عشق و تعلق هستند و میخواهند شریک عاطفی خود را پیدا کنند. ممکن است شخص الف شریک ایدهآل خود را شخصی آرام و ساکت بداند و فرد ب در جستوجوی شریکی برونگرا و جرئتمند باشد. هر دو به دنبال تأمین یک نیازند؛ اما تصاویر خواستههای این دو فرد متفاوت است.
تصاویر دنیای مطلوب قابلتغییر هستند. برای یک کودک ممکن است دیدن کارتون تفریح ایدهآلی باشد؛ اما همین کودک وقتی به سن نوجوانی میرسد ممکن است بیرون رفتن با دوستانش را ترجیح دهد.
دنیای ادراکی
راهی به جز دنیای ادراکی برای درک دنیای واقعی نداریم. دنیای ادراکی درک ماست از واقعیت، که عواملی همچون تجارب و دانش قبلی ما روی آن اثرگذار است. اطلاعات دنیای واقعی وقتی وارد ذهن ما میشوند به ترتیب از سه فیلتر حسی، دانش کلی و ارزش عبور میکنند. کار فیلتر حسی دریافت اطلاعات محیط از طریق چشم، گوش، پوست، بینی و دهان است. وظیفه فیلترهای دانش کلی و ارزش بهصورت خلاصه این است که به اطلاعات واردشده معنی و ارزش ببخشند. هنگامی که اطلاعات ورودی، مرتبط، معنیدار و بااهمیت دانسته شوند، وارد دنیای ادراکی ما میشوند. همه اطلاعات وارد شده به آخرین مرحله ادراک نمیرسند و برخی از آنها در مراحل پایینتر حذف میشوند. با توجه به اینکه تجربیات و اطلاعاتی که هر فرد از محیط خود به دست میآورد متفاوت است، دنیای ادراکی ما میتواند متمایز و در بسیاری از موارد، حتی نادرست باشد. این موضوع باعث میشود دنیای ادراکی هر کس منحصر به فرد و خاص باشد. همچنین دائماً با دریافت اطلاعات جدید در حال تغییرند. دنیای ادراکی متأثر از عواملی مانند سن، جنسیت، تجربه، فرهنگ و... است.
مکان مقایسه
یک فرایند ذهنی است که در آن فرد دائماً آنچه دارد (دنیای ادراکی) را با آنچه میخواهد (تصاویر دنیای مطلوب) مقایسه میکند. وقتی تصاویر دنیای مطلوب با دنیای ادراکی همخوانی دارند احساس خوشایندی به شخص دست میدهد؛ اما اگر همخوانی وجود نداشته باشد، بسته به اهمیتی که آن تصویر بهخصوص در دنیای مطلوب فرد دارد به درجات مختلف دچار احساس ناکامی میشود.
رفتار کلی
همانطور که پیشتر گفته شد، همه رفتارهای انسان تلاشی است برای تطبیق دنیای ادراکی و تصاویر دنیای مطلوب.
از نظر گلاسر هر آنچه انجام میدهیم یک رفتار است و اصطلاحاً به آن رفتار کلی میگوییم. معمولاً بارزترین و برجستهترین مؤلفه موجود را برای نامگذاری رفتار استفاده میکنیم.
چهار مؤلفه رفتار کلی عبارتند از:
- عمل
- فکر
- احساس
- فیزیولوژی
فردی را تصور کنید که در حال پیادهروی است. پیادهروی مستلزم عملی فیزیکی (یک پا را جلوی پای دیگر گذاشتن) است. همزمان که این عمل در حال رخ دادن است، فیزیولوژی فرد هم واکنش نشان میدهد. ضربان قلب بالا میرود، تنفس او عمیقتر شده و ممکن است عرق کند. مقارن با این اتفاقات، افکاری در ذهن او پدیدار میشوند؛ مثلاً اینکه «چه پارک و طبیعت زیبایی». این افکار دستبهدست هم میدهند تا به ما احساس شادابی بیشتر بدهند. در این رفتار هر چهار مؤلفه حضور دارند اما به آن پیادهروی میگوییم؛ زیرا وجه عمل آن برجستهتر است.
گلاسر عبارت ماشین رفتار را به کار میبرد. رفتار کلی را به ماشینی تشبیه میکند که دو چرخ جلوی آن عمل و فکر و دو چرخ عقب آن احساس و فیزیولوژی هستند. روی چرخهای جلو میتوانیم کنترل مستقیم داشته باشیم اما دو چرخ عقب را تنها از طریق وساطت فکر و عمل میتوانیم کنترل کنیم. همانند چرخهای یک ماشین هنگامی که جهت یکی تغییر کند، جهت دیگری هم بهتناسب آن تغییر میکند.
حال که با اصول نظریه انتخاب آشنا شدید، با ما همراه باشید؛ زیرا در مقاله بعدی میخواهیم به کاربرد عملی نظریه انتخاب، چند تکنیک قابلاستفاده واقعیت درمانی در زندگی روزمره و ارزیابی این نظریه بپردازیم.
مراجع
در این مقاله از صحبتهای خانم دکتر اعظم نوفرستی، هیئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران استفاده شدهاست.
انتشارات سایه سخن.(۱۳۹۶). مفاهیم بنیادین تئوری انتخاب. [ویدیو]. آپارات.
https://www.aparat.com/v/P4vsn?playlist=62981
گروه متمم. (.n.d) کتاب تئوری انتخاب (نظریه انتخاب) ویلیام گلاسر.
گروه متمم .(.n.d) ویلیام گلاسر و تئوری انتخاب
.Practical Psychology (2022). William Glasser Biography
https://practicalpie.com/william-glasser
Choice Theory Basics. (2023, June 12)
https://lo.unisa.edu.au/mod/book/tool/print/index.php?id=454028
Doring, Mia. (2017) A Very Brief Introduction To Choice Theory
/https://headstuff.org/topical/science/psychology/brief-introduction-choice-theory
نظر یا دیدگاه خود را، راجع به این نوشته در این محل درج نمایید.